تب استارتاپی
این روزها استارتاپها موضوع داغ در اکثر سایت ها و وبلاگ های اینترنتی می باشند. تب استارتاپی و دلایل موفقیت و شکست آنها تقربیا تمام سایت ها و وبلاگ های فعال اینترنتی را فرا گرفته است. سایت های فارسی زبان هم به تبعیت از روند جهانی اقدام به بررسی و تحلیل استارتاپهای مختلف می نمایند. که خوشبختانه تحلیل ها و داده کاوی های بسیار مفیدی به زبان فارسی توسط وبلاگ نویسان این مرز و بوم انتشار یافته است که می تواند رهگشای بسیاری از کسب و کارهای نوپا و حتی کهنه کار باشد.
چرا استارتاپ ها اینقدر مهم شدند؟
موضوع استارتاپها قضیه ای جهانی است. مخصوصا در دهه اخیر که شرکت های دات کام زیادی به موفقیت رسیدند بیش از بیش مطرح شده است. دلیل اصلی توجه کنونی به استارتاپها همانا موفقیت های چشمگیری بوده است که خصوصا در حوزه فناوری اطلاعات کسب شده است.
خدمات گوگل یا فیس بوک که جزیی از زندگی روزمره بسیاری از مردم جهان شده است برآمده از استارتاپهای کوچک محلی یا دانشگاهی بوده اند که ناگهان تبدیل به بزرگترین شرکت های دنیا می شوند.
قضیه موفقیت شرکتهای دره سیلیکون که از یک گاراژ خانگی بوده اند همه را شگفت زده کرده است. موفقیت چشمگیر استارتاپهای برآمده از خوابگاه های دانشجویی یا گاراژهای کوچک باعث شده است این رویا برای خیلی ها امکان پذیر جلوه کند و لذا بسیاری از جوانان خلاق و با استعداد همواره در پی راه اندازی استارتاپهای موفق با رویای تبدیل شدن به شرکت های بزرگ می شوند.
استارتاپهای دات کام
با کمی توجه به ماهیت استارتاپهای موفق و ناموفقی که روزانه می خوانیم یا می شنویم یا می بینیم می توان نتیجه گرفت که اکثر آنها حول مسائل مربوط به فناوری اطلاعات و اینترنت و یا اصطلاحا دات کام می چرخند. شاید به ندرت بتوان مثالی از استارتاپ موفق در زمینه کشاورزی، شیلات، دامداری، صنعت چوب، شیمیایی و پتروشیمی و … یافت (که این خود زنگ خطری است که توجه به آن نوشته دیگری را می طلبد).
دلیل گرایش به استارتاپهای دات کام پتانسیل بسیار بسیار بزرگی است که فناوری اطلاعات و دنیای اینترنتی بوجود آورده است. استارتاپ را به اصلاح هوا کردن در دنیای فناوری اطلاعات نیاز به کارگاه و ماشین آلات و سرمایه گذار و وام و خلاصه بدو بدو ندارد. به راحتی با نشستن در خانه و آشنایی با برنامه نویسی و سود بردن از دموکراسی اینترنتی و گردش آسان و سریع اطلاعات می توان خودی نشان داد.
این قضیه ماهیتا خوب است چراکه فناوری اطلاعات و جامعه اطلاعاتی توانسته است به عنوان آخرین انقلاب اطلاعاتی بشر آنچنان پتانسیل بسیار عظیمی برای دسترسی به اطلاعات و به اشتراک گذاری و خلاصه سینرژی و اتحاد نیروها ایجاد کند که نمونه مشابه آن هیچگاه در تاریخ وجود نداشته است. اما خطری که در این رابطه وجود دارد همانا توهم و ساده انگاری افراطی است که در این زمینه وجود دارد. بسیاری از نیروها و استعدادها با مشاهده الگوهای موفق سریعا اقدام به راه اندازی کسب و کار نموده اند که متاسفانه اکثر آنها قبل از متولد شدن شکست خورده اند. شاید به ازای هر استارتاپ موفق بتوان هزاران مورد ناموفق نامبرد که متاسفانه رویکرد خاصی برای تحلیل دلایل شکست آنها مشاهده نمی شود.
یکی از دلایل شکست ها می تواند خوشبینی بیش اندازه به موفقیت استارتاپ و عدم توجه به اهرم های مختلف تاثیر گذار در آن دارد.
چرا موفقیت؟ چرا شکست؟
دلیل زیادی را می توان برای شکست یا موفقیت یک استارتاپ عنوان نمود. با جستجو در سایت ها و وبلاگ های مختلف فارسی زبان می توان تحلیل های مفید و راهگشای زیادی را مشاهده نمود. با یک تحلیل شخصی می توان چندین نمونه از آنها را برشمرد : اکو سیستم کارآفرینی، قوانین تجارت، جذب سرمایه گذار، ریسک پذیری ، خلاقیت، شخصیت کارآفرین، انعطاف در ایده، کیفیت ایده، بسته بندی مناسب ایده، طعم ایده، بازارسنجی و بازاریابی، ساده سازی، کاهش هزینه های اولیه، توجه به پتانسیل های داشته و نداشته محلی و ملی و… (در این رابطه خواندن این مطلب و این مطلب توصیه می شود.)
در کنار تمامی دلایل موفقیت و شکست چندین دلیل اصلی وجود دارد که به عقیده نگارنده از بقیه موارد مهمتر و اساسی تر می باشند و توجه به آنها می تواند تاثیر مهمی در موفقیت کسب و کار داشته باشد.
یکی از ریشه های اصلی همانا سرمایه می باشد که در این نوشته قصد بر این است که در مورد آن تحلیل و بررسی شود.
سرمایه، بال پرواز استارتاپ ها
بحث جذب سرمایه برای موفقیت یک ایده همواره در کنار سایر دلایل موفقیت یک استارتاپ قرار داشته است و به آن توجه شده است. اما واقعیت این است که بحث سرمایه مهمتر از آن است که تصور می شود. تا جاییکه با جرات می توان ادعا کرد که مهمترین عامل در موفقیت یک استارتاپ همانا جذب سرمایه می باشد.
در واقع فقط سرمایه است که مانند بالهای پرواز برای یک استارتاپ عمل می کند. سرمایه مهمترین تکه برای پازل موفقیت استارتاپ است. این مساله ممکن است برای استارتاپهای فناورانه و مبتنی بر وب کمرنگ تر جلوه کند اما واقعیت این است که سرمایه برای استارتاپ وبی همانقدر مهم است که برای راه اندازی یک کارگاه تولید لوله های پلی اتیلن. خوشبینی بیش از اندازه به موفقیت استارتاپهای وبی و مشاهده الگوهای موفیت جهانی باعث شده است که مساله سرمایه برای وب-محورها کمتر از سایرین جلوه کند. اما این درست نیست. با کمی دقت در موفقیت کسب و کارها دات کام های بزرگ دنیا می توان نتیجه گرفت که آنها نه تنها بر اساس ایده برخاسته از گاراژ یا خوابگاه بلکه بر اساس مدل جذب سرمایه خود موفق شده اند.
کم سن و سال بودن موسس آنها و موفقیت ناگهانی آنها باعث شده است که بیشتر توجهات به زندگی و عقاید موسس کسب و کارهای بزرگ مانند گوگل، فیسبوک، eBay، آمازون و… به عنوان دلایل موفقیت آنها جلب شود. ما زمانی آنها را شناخته ایم که تقریبا به قله های موفقیت نزدیک شده اند اما واقعیت این است آنها راه دشواری را در گمنامی طی کرده اند تا به اینجا برسند. مرور تاریخچه آنها نشان می دهد اولین گام در موفقیت همانا جذب سرمایه گذار بوده ست.
چرا سرمایه مهم است؟
به نظر من چهار دلیل زیر را برای تاکید بر اهمیت سرمایه در به موفق رسیدن یک استارتاپ می توان ذکر کرد:
۱ – یک دست صدا ندارد:
این مساله همواره در امور روزمره زندگی گرفته تا مباحث کلان وجود دارد. مبنای تجارت جهانی هم بر همین اساس است. در تجارت جهانی به صورت خلاصه هرکس (هر کشور) کاری را انجام می دهد که در آن تخصص و تبحر دارد و دیگر امور را به دیگران می سپارد. این باعث هم افزایی خواهد شد. توجه به سرمایه خصوصا در استارتاپهای وبی که سهل و ساده و کم هزینه به نظر می آیند مهمتر است. ایده استارتاپ پس از آزمایش موفقیت اولیه توسط ایده پرداز برای توسعه آن نیاز به تخصص، زمان، مکان، تجهیزات ، حقوق و دستمزد، پشتیبانی، تبلیغات و… خواهد داشت. و اینها چیزی نیست که توسط یک یا چند نفر شروع کننده های استارتاپ فراهم شود. خوش بینی به تهیه آن هم در قالب روابط دوستانه یا فامیلی خیالی غیر واقعی می باشد.
۲ – خوشبینی در برآورد هزینه ها:
معضلی که در کسب و کارهای نوپای شکست خورده وجود دارد همانا عدم برآورد صحیح از هزینه های لازم است. کلا برآورد هزینه ها خود نوعی مهارت است که تعارف یا خوشبینی نمی طلبد. برآورد هزینه های پیدا و پنهان کسب و کار نیاز به بررسی دقیق دارد. این کار در کشور های در حال توسعه به صورت ضعیفی انجام می گیرد و برای همین است که بسیاری از پروژه ها در زمان و هزینه پیش بینی شده به انجام نمی رسند. واقعیت این است که هزینه ها بسیار بیشتر از آن است که یک ایده پرداز خوشبین نسبت به موفقیت پروژه اش خواهد داشت. اگر این برآوردها درست انجام گیرد آنگاه فقط یک اهرم می تواند آن را تامین کند و آن سرمایه واقعی نزد سرمایه گذاران واقعی است.
اهرم موفقیت آینده کسب و کار در دست سرمایه گذار است. فقط سرمایه گذار واقعی است که می تواند بسیاری از مشکلات اولیه استارتاپها را رفع کرده و به آنها شکل و ساختار یک کسب و کار واقعی که قادر به ارائه خدمات در سطح ویسع می باشد را بدهد.ایده استارتاپ باید آنقدر جذاب و با کیفیت باشد که بتواند سرمایه های واقعی سرمایه گذار را جذب کند و در غیر اینصورت امید به موفقیت آن کم است.
۳ – انرژی درونی سرمایه:
سرمایه مانند یک منبع انرژی فشرده شده است که حاصل کار و تلاشی است که انجام گرفته است. ماهیت سرمایه این است که انرژی های اطراف را گرفته و در درون خود متمرکز می سازد. یک کسب و کار نوپا مسلما به انرژی های نهفته در درون سرمایه نیاز خواهد داشت. تمرکز بیش از حد سرمایه ها و عدم به کار گیری آنها در راستای توسعه سبب بحران اقتصادی می شود. این همان دلیلی است که به عقیده برخی کارشناسان باعث رکود اقتصادی جهانی اخیر شده است. ممکن است به همین دلیل باشد که بانک مرکزی آمریکا در چند سال اخیر نرخ سود سپرده های بانکی را کماکان پایین نگه داشته تا علی رغم تهدیدی که برای ارزش دلار دارد به گردش سرمایه در خارج از بانک ها و ایجاد شغل های جدید کمک کرده باشد.
۳ – توان جان به در بردن از ضررهای مقطعی
بسیاری از ایده های استارتاپی به علت ماهیت نوآورانه شان ممکن است در مراحل اولیه تولدشان درآمد آنچنانی را عاید صاحبانشان نسازند. ممکن است صاحبان کسب و کار بخش بزرگی از منابع خود را صرف شروع استارتاپ نمایند و لذا تحمل شکست آنها بسیار پایین خواهد آمد و همین خطر باعث تلاطم در کسب و کار خواهد شد. به همین دلیل باید سرمایه های جدید در کسب و کار تزریق شوند تا در صورت عدم درآمدزایی در سالهای اولیه امکان ادامه کسب و کار وجود داشته باشد. تحمل پذیری سرمایه گزار یکی از شروطی است که موسسان اولیه شرکتی مانند گوگل از سهامداران انتظار داشته اند. البته باید دانست که هیچ سرمایه گزاری حاضر به ارائه سرمایه برای آزمایش و خطا نمی باشد. و لذا ایده پرداز باید تمام تلاش خود را برای بهبود و باروری ایده اش انجام دهد تا توجه سرمایه گزار را جلب نماید.
ریشه فقر ملت ها در کتاب «گره سلیمان»
کتاب گره سلیمان که به دست دو اقتصاددان و استاد حقوق نگاشته شده است پا را از این فراتر گذاشته و اظهار می دارد که اساسا ریشه فقر ملت ها (و نه تنها شکست استارتاپها) “معضل اعتماد دوجانبه توسعه” است. یعنی سرمایه گذار و ایده گزار نمی توانند در قالب یک ساختار حقوقی مناسب به شراکت با یکدیگر بپردازند و آنچه باعث عقب ماندگی ملت ها می شود همین معضل اتحاد سرمایه و اندیشه است. مطالب این کتاب بیش از پیش اهمیت وجود سرمایه برای موفقیت یک ایده را نمایان می سازد.
ساختاری برای جذب سرمایه
ایده پردازان اولیه استارتاپ باید از مرحله ای به بعد تعصب یا خودخواهی نسبت به ایده خود را کنار بگذارند و به سرمایه گذار بیاندیشند. این مستلزم داشتن فرهنگ شراکت می باشد. سرمایه گذار با ارزشترین کالای خود که همانا سرمایه اش می باشد را فراهم می کند و در ازای آن مالکیت بر بخشی از ایده ، و آنگاه نوآوری و بهره وری ایده پرداز را می خواهد. این هم یک کار فرهنگی است هم یک کار قانونی و حقوقی.
سرمایه های سرگردان و ایده های سرگردان
احتمال اینکه صاحبان ایده خود صاحبان سرمایه هم باشند احتمال ضعیفی است. ممکن است برخی استارتاپها بر اساس روابط دوستانه یا خویشاوندی موفق به جذب سرمایه های جزیی اولیه شوند (و برای همین است در کشورهای در حال توسعه کسب و کارهای خانوادگی موفق تر می باشند). اما این راه حل اساسی نیست. سرمایه و ایده باید در یک بستر قانونی و نه شخصی و خانوادگی به یکدیگر برسند. برای اینکه در اکو سیستم کارآفرینی موفق شد نیاز به اصلاح قوانین و مقررات و ایجاد الگو هایی برای اتحاد سرمایه با اندیشه است.
در هر جامعه ای خصوصا در جوامع در حال توسعه سرمایه های سرگردان و ایده های سرگردان زیادی وجود دارند. جدای از معاملات مسکن و طلا و… در واقع افراد زیادی وجود دارند که سرمایه های خود را بدون داشتن ایده به بانک ها می سپارند چراکه زمان و تخصص لازم برای بهره وری آن را ندارند. کافیست بستری برای اتحاد ایده های سرگردان با سرمایه های سرگردان ایجاد شود. این می تواند مهمترین گام در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی باشد.
یکی از موانع سرمایه گذاری، فقدان یا ضعف دیدگاه مدیریت اقتصادی است. این مدیریت با کمبود علم، تجربه و کارآمدی رو به رو است و صرفا سعی می کند که فقط خود و منصب خویش را حداقل یک روز بیشتر حفظ کند و در تمییز بین بد و بدتر، خوب و خوبتر، تمییز بین زمان حال و آینده و تفاوت بین دولتی و غیردولتی، با دشواری روبه رو است و از مجموع امکانات نمی تواند سود جوید.
قدم اول شرکت های بزرگ
با مطالعه کتاب راه گوگل و سایر داستان های موفقیت شرکتها می بینیم که اولین حقیقت ناگفته در مورد موفقیت آنها همانا جذب سرمایه گذار بوده است. این شرکت ها پس از آزمایش اولیه ایده و موفقیت آن در جستجوی سرمایه گذار مناسب بوده اند. مثلا شرکت گوگل در عرضه اولیه خود مدل حراج هلندی (Dutch auction format) را برای جذب سرمایه از طریق عرضه عمومی سهام (IPO) تطبیق می دهد که در آن حداکثر دموکراسی برای فروش سهام رعایت می شود. اما این فقط در توان آنها نیست بلکه قوانین کشورهای بسترشان دارای مدل ها و الگو های جذب سرمایه برای ایده می باشد. لذا آنها به راحتی و با استفاده از قوانین و الگو ها می توانند سرمایه گذار مناسب را پیدا کرده و در قالب قوانین حقوقی محافظ هر دو طرف سرمایه گذار و ایده گذار به فعالیت و یا شراکت بپردازند. پس از تزریق سرمایه است که آنها می توانند به گسترش خدماتشان بیاندیشند.
مشتاق شنیدن دیدگاه های شما هستیم
در پایان می توان نتیجه گرفت آنچه از همه مهمتر است برای موفقیت یک کسب و کار همانا وجود مدلی برای سرمایه گذاری مشترک بر روی ایده می باشد. لذا از شما خواننده محترم دعوت می شود در این مورد تجربیات شخصی یا حقوقی(محلی یا ملی) و یافته های خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
به نظر من این مطلب به خوبی جایگاه سرمایه رو مشخص کرده. به نظر من رکن سرمایه و اینکه محصول ما و حاصل ایده ما چقدر مورد نیاز مردم هست ضریب موفقیت ما رو مشخص می کنه.
ما بر روی سایتی کار می کردیم که نیاز به تبلیغ مداوم به جهت دیده شدن در انظار عمومی داشت و وقتی سرمایه و بودجه ته کشید تبلیغ ها قطع شد و روند به سرعت رو به افول گذاشت و از رقبا عقب افتادیم.
دقیقا. متاسفانه خیلی از استارتاپ ها و ایده ها بدلیل عدم وجود سرمایه از اول محکوم به شکست هستند ولی به دلیل اینکه ایده گزار در گرماگرم و هیجان ایده جدیدش به سر می برد این مساله مهم را از یاد می برد!
با گفته های شما کاملا موافق هستم در تمام مواردی و در ابتدای کارهای خودم هم در گذشته متاسفانه چون خودم قابلیت اجرای پروژه های رو علاوه بر ایده پروری داشتم ، سرمایه رو فراموش میکردم و سعی میکردم با حداقل ها ایده خودم رو پیاده سازی کنم ، خیلی از ایده هام به همین خاطر نیست شد
با سپاس از شما دوست عزیز. درست است که بسیاری از ایده های نوآورانه و کارآفرینانه جوانان خوشفکر کشور به خاطر ضعف مالی به هدر می رود. به عقیده اینجانب افراد موفقی مانند زاکربرگ و لری پیج و… در تمام کشورها وجود دارند منتها توانایی و استعداد فقط 20 درصد کار را پوشش می دهد.
مطالعه اکو سیستم کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که لایه های بسیار عمیقی از شرکت های سرمایه گذاری و افراد سرمایه گذار وجود دارد که به کسب و کارها روح می دهند. آنها این اکوسیستم را “صنعت سرمایه گذاری” می نامند و به راستی از لحاظ عمق و غنا تمام ویژگی های یک صنعت عظیم را دارا می باشد.
سرمایه اهرم های بسیار قوی دارد که با ترکیب ایده می تواند کارهای بزرگی به انجام برساند.
کار مشترکی در سایت خوشفکری با همکاری آقای سهیل عباسی در زمینه سرمایه گذاری در کسب و کارها آغاز شده است. در آینده مطالب بیشتر با جزییات بیشتر ارائه خواهد شد.
با آرزوی موفقیت
از شما و آقای عباسی صمیمانه تشکر میکنم به خاطر مقالات و زحمات بیار ارزندتون . متظر مقالات در مورد سرمایه گذاری هستم
تمام مطلب یه طرف، این قسمتش یک طرف: “قوانین کشورهای بسترشان دارای مدل ها و الگو های جذب سرمایه برای ایده می باشد.” حتما خودتون آگاهید که سرمایه گذاری در زمینه فناوری اونم وب، نیست به سرمایه گذاری در زمینه های دیگه به سواد و علاقه ی بیشتری نیاز داره. احتمالا سوالی که در طول مطالعه مطلب مدام در ذهن خواننده خواهد بود اینه که این سرمایه گذارایی که میگید دقیقا کجا زندگی میکنن!؟ اگر شما یه ایده ی (فرض کنیم) عالی داشته باشید به کجا باید برای پیدا کردن سرمایه گذار رجوع کنید؟ آیا سرمایه گذارا به حدی با این زمینه آشنا هستن که بعد از تشریح و توجیح ایده تشخیص بدن که ارزش ریسک رو داره یا نه؟ آیا از شما بخشی از کار انجام شده رو نمیخوان در حالی که شاید شما از ابتدای کار نیاز به پول برای جمع آوری نیرو داشته باشید؟
به نظرم اگر چنین مطالب و همچنین همایش هایی برای ثروتمندا و سرمایه گذارا مطرح بشه خیلی خیلی مفیدتر خواهد بود تا برای ایده پردازی که در فضای فعلی فقط یک بچه به نظر میاد. بعد از اون فضایی بوجود میاد که به قول شما دارای الگو هست و دیگه همه زود یاد میگیرن که از کجا شروع کنن و چطور پیش برن.
با سپاس از شما دوست عزیز!
تمام سوالاتی که مطرح کردید بسیار اساسی و منطقی می باشند. اینها دغدغه هایی هستند که وجود دارند. برای پاسخ به آنها نیاز به تحقیق ها و نوشته های مختلفی می باشد.
رویکرد توجه به سرمایه گذاری برای کارآفرینی در سایت خوشفکری ایجاد شده است و به زودی نوشته های دیگری هم در این زمینه انتشار خواهد یافت. اما کار گروهی انجام می شود و نیاز به همکاری دیگر علاقه مندان هم می باشد.
باید گفت که هدف از این نوشته نشان دادن اهمیت سرمایه می باشد. اما مسلما بستر و روش هایی باید وجود داشته باشد که سرمایه و اندیشه با یکدیگر تلاقی پیدا کنند.
تدوین روشهای سرمایه گذاری یک فعالیت چند جانبه است. فعالیتی که هم باید از جانب کارآفرینان حمایت شود هم از جانب دولت ها. در این میان حداقل وظیفه ای که کارآفرینان حوزه وب دارند این است که روشهای رایج در کشورهای توسعه یافته را ترجمه کنند. سپس می توانند بر روی بومی سازی آنها کار کنند. سپس می تواند در رویدادهایی مفید مانند استارت آپ ویکند پیاده سازی و عارضه یابی شوند. این می شود رویش قوانین از لایه های اجتماعی. از طرفی دولت ها میتوانند با الهام از حرکت های اجتماعی نسبت به تدوین قوانین اقدام نمایند. ممکن است از عهده چند نفر خارج باشد اما مسلما با حرکت کارآفرینانی مانند ما و شما می توان تغییرات هرچند کوچک اما مثبتی ایجاد نمود.
سلام خیلی ممنون از مطالب جالبتون .
من و چند نفر دیگه از دوستانم یک استارت آپی رو تشکیل دادیم که هدف توسعه نرم افزار برای گوشی های هوشمند و ارائه در فروشگاه های نرم افزاری هست.
تیم تشکیل شده از سه برنامه نویس و دو عدد گرافیست است .که همه به صورت دوستانه در تیم حاظر شده و حاظر به همکاری و شراکت در محصول بدون دریافت هزینه ماهیانه یا حقوق ثابت شده اند .همچنین ما در میان دوستان داریم افرادی رو که تمایل به همکاری در ازای تامین سرمایه های تا 10 میلیون تمنی دارند .اما نظر من و سایر دوستان این است که وقتی که ما بدون این سرمایه هم می تونیم همین کار را انجام دهیم چه نیازی به استفاده از آن وجود دارد و بعداَ این فرد چگونه می خواهد در محصول شریک شود و …. را برای خود مشکل ساز کنیم .ما کلیه ابزار مورد نیاز اعم جا و امکانات و نیروی انسانی رو داریم همراه با دوستان چیزی در حدود 3 تمن هم جمع کردیم که فعلا هیچ نیازی بهش نداشتیم .
می خواستم نظر شما دوستان رو بدونم که واقعاَ ما به همچین چیزی نیاز داریم و خودمون خبر نداریم؟
سلام و ممنون از مطلبی که مطرح نمودید.
به نکته خیلی مهمی اشاره کردید. اصولا یکی از اهداف اصلی این نوشته پاسخ به نظر شما بوده است. من هم مانند شما به راه اندازی کسب و کارهای کم هزینه اعتقاد داشتم. اصولا دلیل اصلی موفقیت استارت آپها را هم هزینه های اندک آن می دانستم. این عقیده در من وجود داشت تا اینکه تاریخچه بسیاری از استارت آپهای موفق را بررسی نموده و به موارد عجیبی برخورد نمودیم. بسیاری از آنها در همان مراحل ابتدایی موفق به جذب سرماه های بسیاری شده بودند. مثلا چیزی بین 100 تا 500 هزار دلار سرمایه برای آنها معمولی بوده است. این چیزی است که کمتر به آن اشاره می شود. برای ما عجیب بود که یک استارت آپ مثلا 500 هزار دلار را برای چه می خواهد؟ یا بعد از یک سال 5 میلیون دلار سرمایه را برای چه می خواهد؟؟!! مگر غیر این است که یک برنامه هوشمند ارائه می دهد؟ مگر هزینه های نوشتن یک برنامه چقدر است؟ اصولا هزینه ای برای کار متصور نبودیم. اما وقتی که بیشتر فکر کردیم و روندهای موفقیت آنها را بررسی کردیم متوجه شدیم که واقعا اگر زمانی که شما جدی بخواهید کار کنید به تمام این سرمایه ها نیاز است. اگر بخواهید خدمات در سطح فراکشوری ارائه دهید فقط یک ایده خلاقانه استارت آپی جواب نمی دهد. باید بسیاری از منابع دست به دست هم دهند تا محصولات خوبی ارائه شود. مگر اینکه فقط بخواهید در حد تیمی باقی مانده و با آزمایش و خطا خدماتی نیمه موفق را ارائه دهید.
بیشتر که مطالعه شد متوجه شدیم که اصولا یک اکو سیستم اجتماعی-دولتی قوی برای سرمایه گذاری در استارت آپها وجود دارد.(در این مورد به زودی نوشته های جدیدی در سایت ارائه خواهد شد).
ببینید یک استارت آپ فناورانه پس از موفقیت اولیه ایده اش و برای توسعه کسب و کارش به موارد زیر نیاز خواهد داشت : خرید تجهیزات برای یک دیتا سنتر کوچک، اجاره مکان، استخدام بهترین نیروها، استخدام مدیر اجرایی با تجربه در صنعت، بازاریابی، تبلیغات، طراحی و…. خواهد داشت. اینها همه لازم هستند اما چونکه ما اصولا امکان جذب سرمایه برای این کارها را کم می دانیم پس به آن فکر هم نمی کنیم. الگویی هم برای آن وجود ندارد. اگر استارت آپی به جذب سرمایه فکر نمی کند برای این است که احتمال موفقیت خود را زیاد نمی داند و یا اینکه برآورد درستی از اهداف و سطح خدماتی که باید ارائه دهد ندارد. اگر بخواهیم فرا منطقه ای رشد کنیم به بازوهای قدرتمند سرمایه نیاز داریم.
لازم به ذکر است در آینده مطالب بیشتری برای
روشن شدن موضوع ارائه خواهد شد.
از همراهی شما سپاسگزارم.
سلام
به تازگی با این سایت آشنا شدم فعالیت موثری است
جندی پیش در ارتباط با سرمایه گذاری اشتراکی جهت ایده های نو خبری در کلیک دیدم که مضمون کلی آن سایتی بود که ایده ها را معرفی میکرد و از سرمایه گذارانی که تمایل داشتند بصورت اشتراکی دعوت میکرد . سرمایه گذاران با خرید سهم و یا تعهد پرداخت مشارکت میکردند و البته طرح با بررسی های اقتصادی و ارزیابی های لازم مطرح شده بود . سرمایه گذاران با تامین سرمایه در صورت به سود رسیدن طرح به نسبت سهم خریداری شده در سود شریک میشدند . و البته طرح هم با تامین سرمایه مجال ظهور پیدا میکرد .
امکان اجرای این طرح در اینجا هم هست . البته در صورت تامین مالی !
با سلام و تشکر از نظر جنابعالی.
سایتی که معرفی کردید بسیار جالب است و اگر جزییات بیشتری ارائه دهید ممنون می شویم. شما می توانید آن سایت را مطالعه میدانی نموده و روشهای سرمایه گذاری در آن را کاوش نمایید و به عنوان مطلبی فارسی در همین سایت با نام خودتان منتشر نمایید. نیاز به محتواهایی از این دست بسیار احساس می شود.
در واقع آنچه ما اکنون به آن نیاز داریم این است که :
1- روش مشارکت سرمایه گذار چگونه باشد؟
2- قرارداد فی مابین چگونه باشد؟
3- نحوه ارزش گذاری شرکت قبل و بعد از ورود سرمایه چگونه باشد؟
4- سود ها چگونه تقسیم شود؟
اگر اینها مکتوب و قائده مند شود و از لحاظ حقوقی قابل دفاع باشد آنگاه بسیاری از سرمایه ها و ایده ها می توانند باهم شریک شوند.
می دانید واقعیت ساده و تلخی که باعث ناکامی در شراکت می شود این است که الگوی ساده و مکتوبی برای این کار وجود ندارد. اگر روشهای شراکت و تضمینات طرفین مدون و مکتوب شود بسیاری از مشکلات سرمایه گذاری استارت آپها حل می شود. به عنوان مثالی ساده می توان به پدیده قرض دادن اشاره نمود. در واقع اگر تضمینی برای بازپس گیری قرض وجود داشته باشد شاید بسیاری از مردم به یکدیگر پول قرض دهند و مشکلات یکدیگر را رفع کنند. آنچه مردم را از قرض (الحسنه) دادن می ترساند ترس از بین رفتن مالشان است. در این شرایط بانکها می شوند بهترین گزینه برای حفظ و حراست از سرمایه!
داستانی که باعث نگارش این مطلب و چند نوشته دیگر در زمینه اهمیت سرمایه گذاری در استارت آپها شد را می توانید از اینجا بخوانید :
http://www.hamfekri.com/blog/archives/299
نوشته جدید من در مورد سرمایه گذار ی در کسب و کارها :
چگونه یک «فرشته سرمایهگذار» باشیم؟
http://www.hamfekri.com/blog/archives/302
با عرض و سلام خدمت همه دوستان و دست اندرکاران این سایت
بنده حقیر در زمینه غذایی یک نوع پودر غذایی تهیه کردم که مقوی و انرژی زا بوده و هم چاق کننده افراد لاغر و یک نوع صبحانه لذیذ برای کلیه افراد . لذا جهت فرایند تولید محصول احتیاج به همکاری دارم . 09139165419 خنجری
ضمن تشکر بابت مطالب خوب وبسایت
مهمترین مساله اینه که باید بستر های لازم برای مشارکت ایده پرداز و سرمایه گذار فراهم باشه ، ولی حالا که
نیست! نمی شه صبر کرد تا بستر ها فراهم بشه! پس من فکر می کنم بهترین حالت و حداقل برای ما این هست که اطلاعات خودمون رو در مورد ساختار های مشارکت بین سرمایه گذار و ایده پرداز بالا ببریم در واقع بتونیم جواب سوالایی رو که شما در یکی از کامنتها گذاشتید پیدا کنیم
۱. روش مشارکت سرمایه گذار چگونه باشد؟
۲. قرار داد فی ما بین چگونه باشد؟
۳. سودها چگونه تقسیم شود ؟
و…
قطعا برای سوالهای فوق حالت های مختلفی وجود داره که با علم به اونا مسلما بهتر می تونیم سرمایه گذار رو متقاعد به همکاری کنیم طوری که طرفین به صورت عادلانه به حقوق خودشون دست پیدا کنند
به طور حتم کتاب یا منابعی که بتونیم به کمک اونها به جواب سوالهای فوق برسیم وجود داره ،
لطفا هر کدوم دوستان در این زمینه منبعی می شناسند معرفی کنند
سلام و درود برشما
کاری که میکنید ایده خوبیه و واقعا عالیه
تشکر از شما و همه همکاران عزیزتون
سلام.
بی مایه فطیر است پس اونایی که مایه ای ندارند بازدید از این سایت و خرید دوره آموزشی ویدیویی تبدیل ایده به کسب و کار پر سود و موفق کاره بیهوده ای می باشد.فکر همه دارند همون سرمایه هست که مردم ندارند وگرنه همه این راهاپها را همه بلد میباشند.
به عنوان کسی که یک سال و نیم تو یه کسب و کار تولیدی مقاومت کردم و هر بار با تزریق سرمایه اندکی اون رو سر پا نگه داشتم میتونم به روشنی نقش سرمایه رو درک کنم. واقعیت این بود که سرمایه لازم برای ادامه کسب و کار واقعی با ضریب اطمینان بزرگی متفاوت هست از سرمایه لازم برای شروع اون.
مطلب عالی بود
بعد از یکسال و نیم فعالیت بروی ایده خودم در زمینه کسب و کارهای اینترنتی به این نتیجه رسیدم که بسیار بسیار مهم است که در مراحل حساس پروژه سرمایه گذار همراه شما باشد.
نیازمند سرمایه گذار هستم برای ایده ام
اگر موردی بود بهم اطلاع بدید
با تشکر