تیم را می توان اینگونه تعریف کرد: گروهی آدم هایی با توانایی های مکمل با یک هدف یکسان می باشد که حس مسئولیت و تعهد را نسبت به همدیگر و هدف مشترک داشته باشند. برای ساختن یک تیم خوب باید در بکارگیری افراد مناسب در تیم، هوشمندانه عمل کرد و افرادی را که از لحاظ رفتار و کارکرد مناسب سبک تیم می باشند را اضافه کرد. در غیر اینصورت تیم شکست خواهد خورد.
برای داشتن یک تیم عالی، هم زمان باید دو مسیر اصلی را در پیش گرفت:
- مسیر اول، شامل تعیین وظیفه و کارایی، از جمله توزیع کار، کارهای محوله، وضوح نقش و ورودی های فردی است.
- مسیر دوم، به بررسی جنبه های عاطفی و روانی-اجتماعی توسعه تیم، از جمله عضویت در گروه، ادغام و چگونگی رفتار در برابر بقیه افراد می پردازد.
وقتی که هر دو فرایند با هم اجرا نشوند، تیم، بازدهی خود را از دست می دهد و نمی تواند در برابر موانع و مشکلات واکنش خوبی از خود نشان دهد.
چالش اصلی در ایجاد و توسعه تیم، ایجاد تعادل مابین اعضای تیم است، که در آن هر فرد قابلیت های منحصر به فردی را با خود به ارمغان بیاورد. این یعنی پیدا کردن افرادی که مهارت هایشان مکمل هم و رفتارهایشان باهم دیگر سازگار است.
وجه تمایز تیم های موثر از تیم های غیر موثر داشتن هدف مشترک است. اینکه افراد بدانند که چه ماموریتی در محل کار خود دارند و چرا آنجا هستند. برای رسیدن به این هدف، تیم های موفق، استراتژی های ارتباطی منظم، روشن و موثر اتخاذ می کنند.
چرا انسجام زیاد در تیم مناسب نیست؟
در حالی که تیم نیاز به یک سطح معینی از انسجام دارد، اما این انسجام لزوما باعث ایجاد کارایی بیشتر در تیم ها نمی شود. در برخی موارد، انسجام بیش از حد می تواند به گروه زدگی منجر شود.
گروهزدگی یا گروهاندیشی پدیده ای روانشناسانه است که در بین گروهی از افراد رخ میدهد، بدین شکل که میل به انسجام و همگرایی در گروه، منجر به یک تصمیمگیری غیرعقلانی یا ناکارامد میشود. اعضای گروه سعی میکنند با سرکوب کردن فعالانه دیدگاههای مخالف، و با ایزوله کردن خود از اثرگذاریهای بیرونی، اختلاف را حداقل کرده و به یک تصمیم مورد اجماع برسند بی آن که دیدگاههای رقیب را مورد ارزیابی انتقادی قرار دهند.
وفاداری به گروه، افراد را ملزم میکند از پیش کشیدن مسایل مناقشهبرانگیز یا راه حلهای جایگزین خودداری کنند، و فقدان خلاقیت فردی، یکتایی و تفکر مستقل به وجود میآید.
مسئله سواری رایگان در تیم
طفره روی اجتماعی و بی مسئولیتی که «مسئله سواری رایگان» نیز نامیده می شود، به طور بالقوه یکی دیگر از موانع تیم ها می باشد.
سواری رایگان در اقتصاد مطرح می شود. هنگامی که افراد از یک منبع، کالا یا خدمات بدون پرداختن هزینهای آناستفاده میکنند، نوعی شکست بازار اتفاق افتاده که به آن مسئله سواری رایگان میگوییم. اگر تعداد زیادی از این نوع افراد وجود داشته باشد، عرضه آن خدمت یا کالا با مشکل مواجه شده و فرد عرضهکننده آسیب خواهد دید.
در کار تیمی، اگر تعدادی از اعضا کار کنند و برخی دیگر از همکاری شانه خالی کنند اما نتیجه و منافع کار به همه برسد، آن هایی که همکاری نکرده اند «سواری رایگان» گرفته اند.
یک دلیل سواری رایگان توسط اعضای تیم این است که اگر کاری که باید انجام دهند برایشان سود و هدف شخصی ندارد آن را با تلاش و جدیت زیاد انجام نمی دهند. در این مثال، افراد، زمانی بیشتر شاد می شوند و احساس رضایت دارند که بتوانند از تمام منابع به نفع خود استفاده کنند، اما تمایلی به ادامه کار به عنوان عضوی از کل تیم ندارند.
در تلاش برای باز کردن و درک علت این رفتار، روانشناسی ِ کار یک دیدگاه متفاوت فراهم می کند و آن مدیریت کردن این رفتار توسط رهبران تیم است.
بیشتر تیم ها با موانع و مشکلات متعددی برخورد خواهند داشت. با استفاده از ابزارها و روشهای درست، مشکل دار ترین تیم ها نیز می توانند کار کنند. آنچه باعث موفقیت و عدم موفقیت تیم ها می شود نقش رهبران تیم و فرهنگی است که آنها در عمل از آن استفاده می کنند.