Podcast: Play in new window | Download
Subscribe: RSS
در ابتدا به نظر میرسد که همه چیز در سر جایشان قرار دارد: شما ایده ی بزرگی برای یک محصول و یا خدمت دارید وبر اساس تحقیقات می دانید که بازار بزرگی هم برای آن خواهید داشت. نمونه محصول شما کار می کند و آماده ی تولید است. شما پس از گرفتن مشاوره از کارشناسان صنعت یک طرح کسب و کار در دست دارید و حتی با سرمایه گذاران صحبت کردهاید و با خریداران خرده فروش هم هماهنگ کرده اید. اکنون منتظر اتفاقات بعدی هستید زیرا یک تیم پشتیبانی برای خودتان ایجاد کرده اید اما به هر دلیلی، قطعات کنار هم جور در نمی آیند!
زمانیکه ایده ی تجاریتان خروجی ندارد، چطور متوجه می شوید که آن را رها کنید و ازنو دوباره شروع کنید؟ هر کار آفرینی ممکن است بسیاری از زمان ها در یک بخش یا بخش های دیگر از این دست تصمیم گیری ها انجام دهد، در واقع محکم نگه داشتن یک ایده که کار نمی کند شما را از شناسایی مورد بهتری منع می کند. در ادامه به چهار مورد که باید درنظر بگیرید اشاره می کنیم:
۱. آیا شما همه چیز را برای دریافت سفارش خرید «با قدرت» انجام داده اید؟
اگر شما فکر می کنید که محصول شما برای مصرف کنندگانی که حاضرند در ازای آن مبلغی پرداخت کنند مفید است پس باید هر کاری که می توانید انجام دهید تا محصولتان را به دستشان برسانید. مثلا فروش محدود می تواند به قرار گیری محصول در مسیر کمک کند. سفارشات خرید می تواند به عنوان اهرم فشار مورد استفاده قرار بگیرد؛ این ها همه برای حرکت در مسیر مناسب فروش مفیدند.
۲. آیا با سرمایه گزاران کافی صحبت کرده اید و به خوبی به حرف هایشان گوش داده اید؟
اگر مشکلی وجود دارد آنها را شناسایی و رفع کنید. نیروی تمام سرمایه گذاران بلقوه را بکار بگیرید: خانواده، دوستان، شرکت های خصوصی، و حتی فرشتگان سرمایه گذار. شاید بتوانید خلاقیت ارائه بدید و شروع کنید. این را بدانید که یافتن همکار یک ریسک ذاتی دارد، به بیانی دیگر تمام خانه خودتان را رهن ندهید.
۳. آیا در مورد مجوز و گواهینامه برای ایده خود اندیشیده اید؟
قبل از اینکه جا بزنید، مزایای داشتن چند مجوز و گواهینامه را در نظر بگیرید. هر کس که به ایده شما مجوز میدهد، می تواند توانایی شما و محصولتان را سریع تر به بازار معرفی کند. شما ممکن است چند کانال توزیع مختلف در قراردادتان داشته باشید. برای مثال، زمانی که فروش خاص و کوچک را انجام می دهید درواقع بسته های بزرگ را به خرده فروشان ارائه می دهند. پس بسیار خوبست که به مجوز به عنوان یک همکار تجاری نگاه کنید.
۴. آیا مستقیماً به سراغ عقد قرارداد با تولید کنندگان و یا خرده فروشان بزرگ رفته اید؟
تولید کنندگان بیشتر و بیشتر به سمت تبدیل شدن به شرکت های خرده فروشی خصوصی بزرگ روی آورده اند. بیشتر آن ها به این نتیجه رسیده اند که قادر هستند محصولاتی که تولید می کنند را خودشان هم بفروشند در نتیجه سود خرده فروشی هم نصیب خودشان شود تا دیگران. آن ها روابط گسترده ای با خرده فروشان دارند و بالعکس. شما نیزممکن است بتوانید ایده تان را در ازای دریافت مبلغی به صورت یکجا یا درصدی از هر فروش، به یکی از آنها بفروشید.
البته این امری دشوار است که از ایده ای که به آن ایمان دارید بگذرید ولی گاهی اوقات، این کار لازمست مثلاً وقتی زمان کافی در اختیار ندارید. حقیقت اینست که این اتفاق می تواند در هر موردی بیافتد. اینجاست که باید انتخاب کنید تا از آن بگذرید یا کار بر روی ایده دیگری که ارائه نشده را شروع کنید: که بسیارعاقلانه است. پس بیاییم باور کنیم اگر ایده ای داشتیم حتما می توانیم ایده ی دیگری هم داشته باشیم.
و سخن آخر اینکه:
بعضی از شروع ها به معنی اتفاق افتادن نیستند. شکست گاهی راه را برای چیزی بزرگتر باز می کند و اگر نیاز دارید در مورد این حقیقت به خود اطمینان دهید، داستان یک کارآفرین موفق را پیگیری کنید خواهید دید حداقل یک نمونه ایده ای که غلط بوده را می یابید.
شما چه فکر می کنید؟ نظراتتان رابا ما در میان بگذارید.
ممنون از خانم استاد آقا بابت این مقاله ارزشمندشون. انشاالله شاهد مقالات کاربردی دیگری نیز از شما و سایر زحمت کشان سایت وزین خوشفکری خواهیم بود.
با احترام
سپاس از شما مخاطب گرامی
با سلام
خانم استادآقا با تشکر از مطلب عالی شما
من خیلی از ریسک کردن تو کار میترسم یه مقاله در این مورد هم بنویسید و اینکه ایا پولدار شدن یه مقوله ذهنی است یا نه؟
با تشکر