چهار روش برای جلب توجه بهتر و سریعتر مخاطبان، مشتریان و سرمایه‌گذاران + اجرای صوتی

Podcast: Play in new window | Download

Subscribe: RSS

ما وقت نداریم.اگر هم داشته باشیم، حوصله نداریم! برای همین، بخش زیادی از زندگی ما خلاصه شده است در خواندن مطالب کوتاه و سطحی، مرور کردن سریع تایم لاین ها در شبکه های اجتماعی و نگاهی گذرا بر همه چیزهایی که دوستانمان نوشته اند، لایک زدن های سریع پس از خواندن یکی دو خط اول نوشته ها، رد کردن فیلم ها تا رسیدن به صحنه های مهم، سرعت رفتن و گاز دادن های عصبی برای رد شدن از چهار راه ها در ثانیه های آخر چراغ سبز، و …

استقبال بالا از داستانک ها ( و کلا هر نوع اثر مینیمالیستی)، ساده تر شدن تبلیغات، کوتاه تر شدن زمان یک تبلیغ تلویزیونی، بوجود آمدن مفاهیمی مانند elevator pitch و … نشان های زور افزون این موضوع هستند.

همزمان با آن، هزاران عامل حواسپرتی در پیرامونمان وجود دارد که هر کدام، هر لحظه تمرکز و توجه مان را به سوی می کشند. صدای نوتیفیکیشن های مختلف ایمیل، فیسبوک، توییتر، پیامک، و … ذهنمان را به تسخیر درآورده است.

در این زمانه، که به آن عصر حواس‌پرتی (The Age of Distraction) هم می گویند، زندگی‌مان در میان صدها جزئیات مختلف، تکه تکه شده است.

در این اوضاع، اگر می‌خواهید ایده‌هایتان را با کسی در میان بگذارید و انتظار دارید او محصول شما را بخرد و یا می خواهید از کسی سرمایه، کمک یا مشاوره بگیرید، باید به این نکته توجه کنید که آن فرد، غیر از شما، صدها چیز دیگر در مغز و دلش در حال جریان است. اگر حرف زدن های شما، از اندازه‌ایی مشخص، بیشتر طول بکشد و نتوانید در کوتاه‌ترین زمان ممکن، منظورتان را به مخاطبتان منتقل نمایید، شانس اینکه او به شما اهمیت بدهد به سرعت کاهش می یابد.

برای مثال، سرنشینان یک خودرو که با سرعت زیاد از کنار یک بیلبورد تبلیغاتی می گذرند، یک یا دو ثانیه بیشتر در معرض تماشای تبلیغات نصب شده بر آن بیلبورد نیستند. بنابراین آن تبلیغ کننده باید هنرش را بکار ببرد تا پیامش را چه از نظر بصری و چه از نظر مفهومی طوری طراحی کند که در چنین زمان کمی، به مخاطبش نه تنها منتقل شود بلکه او را تحت تاثیر هم قرار دهد.

تعدادی از دوستانی که به خوشفکری، چه از طریق ایمیل و تلفن و چه حضوری مراجعه می‌کنند و می خواهد نظر من را درباره‌ی ایده هایشان بدانند، با این مساله روبرو هستند. آن‌ها، زمان زیادی، گاهی حتی بیشتر از یک ساعت را لازم دارند تا بتوانند آنطور که فکر می‌کنند، ایده‌شان را معرفی کنند. در نتیجه تلاش می‌کنم تا با پرسش‌های مختلف، جان‌مایه‌ی طرح و ایده را از لابلای حرف هایشان بیرون بکشم. شاخ و برگ‌ها را کنار بزنم و به میوه برسم.

اما، مشتری احتمالی یا سرمایه گذار احتمالی شما، به احتمال زیاد این کار را نخواهد کرد. او یا حرفتان را قطع می‌کند یا در حالی که در ذهنش به عدم تسلط و عدم انسجام افکار شما فکر می‌کند، منتظر می شود حرف هایتان تمام شود.

این اتفاق، در هنگام ارائه و فروش محصولات یا خدمات به مشتریانِ احتمالی هم بسیار روی می دهد. در هنگام ارائه ایده به سرمایه گذاران هم، این موضوع بسیار دیده شده است. بخصوص در استارتاپ ها، که معمولا تجربه ی پیشین زیادی در این زمینه ندارند.

ساده، گیرا و ماندگار است.

همواره طرح ها، جملات، نقش‌ها، ایده‌ها و فکرهایی که بیشتر در ذهن و حافظه افراد بجای می‌ماند، ساده ترین‌ها و کوتاه‌ترین‌ها هستند. کافیست به نمای برخی از خانه هایی که سالهای خیلی دورتری ساخته شده اند نگاه کنید. چون طراحی آن‌ها ساده است، هنوز هم مدرن به نظر می آیند.

ساده، زیباست.

سادگی، به شما این امکان را می دهد که بر اصل موضوع تمرکز کنیم. درون مایه ی طراحی های تخت (Flat) که اخیرا مد شده اند، این است که توجه مخاطبان در عین زیبایی به سمت محتوا (Content) هدایت شود. در دنیای فناوری اطلاعات، محصولات شرکت اپل، نهایت زیبایی و تکامل را به نمایش گذاشته است. شعار تبلیغاتی این شرکت در زمان ارائه رایانه شخصی اپل ۲ (Apple II) هم این بوده است: «Simplicity is the Ultimate Sophistication.»

چند راه حل برای رعایت سادگی و تمرین خلاصه کردن، در ارتباط با مخاطبان، مشتریان یا سرمایه گذاران:

کتاب ها، مقالات و منابع زیادی برای این موضوع موجود هستند، اما اجازه دهید برای تمرین هنر ساده و خلاصه کردن، بر اساس تجربه، ابزارهای بسیار ساده ایی که روزانه با آن ها سر و کار داریم را به شما، معرفی کنم.

۱. توییتر

همانطور که می دانید در هر نوشته در توییتر بیش از ۱۴۰ حرف (character) نمی توانید بنویسید. این محدودیت اغلب به خلاقیت افراد کمک می‌کند. حال، سعی کنید ایده، پیام تبلیغاتی یا جمله‌ی معرفی محصولتان را در این قالب ارائه کنید. هر زمان توانستید مهمترین و اساسی‌ترین بخش از آنچه که ایده، محصول یا خدمات شما را معرفی می‌کند، در یک متن ۱۴۰ حرفی بیان کنید، و این متن، شما را راضی، و مخاطبتان را آگاه کرد، بدانید که شما به جای مهمی در مسیر زندگی حرفه ایی‌تان رسیده اید.

۲. سایت IMDB

سایت imdb.com یکی از مهمترین منابع معرفی فیلم ها، سریال ها، بازیگران و هنرپیشگان سینما و تلویزیون است. در این سایت، هرگاه به صفحه مربوط به یک فیلم یا سریال بروید در این صفحه زیرِ عنوان، در یک یا دو جمله به ساده‌ترین، کوتاه‌ترین و ماهرانه ترین شکل ممکن، آن فیلم معرفی شده است.

بیننده با خواندن آن می تواند تصمیم بگیرد که آیا به کسب اطلاعات بیشتر تمایل دارد یا نه. در پایین تر هم، خطِ داستانی (Story line) آن در یک پاراگراف بیان شده است.

۳. تبلیغات یوتیوب

در هنگام مشاهده ویدیوهای قرار داده شده در یوتیوب، به نسبت شهری که در آن زندگی می کنید، یوتیوب تبلیغات ویدیویی را نمایش می دهد. بیننده می تواند پس از ۵ ثانیه این تبلیغ را رد (Skip) کند. بنابراین، یک تبلیغ دهنده، خیلی خوب از این قضیه آگاه است که اگر تبلیغش در ۵ ثانیه اول نتواند توجه بیننده را به خود جلب کند، به سادگی، آن بیننده را از دست می دهد.

۴. آسانسور

اصطلاح elevator pitch آنگونه بوجود آمده است که افرادی که ایده ایی در سر داشتند و به دنبال سرمایه بودند، تنها فرصت ملاقات با سرمایه گذاران احتمالی یا روسای شرکت ها و سازمان هایشان که معمولا بسیار سرشان شلوغ است، هنگام سوار شدن در آسانسور بود. بنابراین، در زمانِ کوتاهِ بین طبقات، در آسانسور، آن فرد باید به گونه ایی حرف خود را مطرح می کرد که توجه مخاطبش را به خود جلب کند و حرفهایش مانند قلاب در مغز او گیر کند.

برای ساختن یک elevator pitch موثر، درون پرانتزها را در جمله زیر با کلمات مناسب جایگزین کنید:

« برای (مشتریان هدف) که (نام نیاز) را دارند، من (ایده /  راه حل / محصول / سرویس) با (مزیت اصلی) دارم که بازار خوبی در (بخش بازار هدف) خواهد داشت.  بر خلاف (نام محصولات / سرویس های رقبا) ، ویژگی منحصر بفردی مانند (تعدادی از ویژگی های منحصر بفرد) دارد. »

مثال: برای دانش آموزان مقطع دبیرستان که نیاز به دوره های آموزشی مخصوص کنکور دارند، من یک برنامه آموزشی اینترنتی، ساده و تعاملی دارم که بازار خوبی در بخش آموزش های کنکور خواهد داشت. بر خلاف دوره های آموزشی شرکت x ، سریعتر، ارزانتر، ساده تر است.

در دوره ویدیویی تبدیل ایده به کسب و کار که بیش از ۶ گیگابایت مطلب آموزشی را در بر می گیرد، توضیحات و روش های بیشتر و کاملتری را ارائه کرده ام.

نوبت شماست:

دوستان، شما چه فکر می کنید؟ چه اندازه می توانید افکارتان را به صورت خلاصه مطرح کنید؟ نظرتان را با من و دوستانتان در خوشفکری در میان بگذارید.