برخی از بنیانگذاران استارتاپ ها، بر اساس مدل جذب کاربر، می گویند دنبال دیتای کاربران هستم و نوآوری من آنجا شروع می شود و اگر بتوانم سرمایه ای داشته باشم که هزینه چندسال گردآوری دیتا را تامین کند آنگاه با آن دیتا فلان می کنم و بهمان.
اما برنامه مشخصی ندارد و آنچه در ذهن این افراد هست بیشتر به خیال و آرزو می ماند. اگر از اکثر آنان بپرسید به فرض که آن دیتا را یک کسب و کار با سابقه در اختیارت بگذارد چه کار می خواهی با آن انجام بدهی، ایده هایی که کسب و کارهای خارجی در حال انجام دادن هستند را بیان می کنند و در نهایت ایده ی تبلیغات انبوه و سفارشی سازی شده را مطرح می نمایند.
این را خود آن کسب و کارهای با سابقه هم به فکرش هستند و می توانند انجام دهند و نیازی به صبر و هزینه چند ساله نیست.
در کشورمان بیگ دیتا و یادگیری ماشینی بسیار بیشتر از آنچه که بتوان با آن راه حلی استارتاپی و نوآورانه ی قابل پیاده سازی و ارزش آفرین را ایجاد نمود اهمیت پیدا کرده است.
ایده هایی که از دستیابی به داده های بزرگ به ذهن می رسد محترم هستند اما قابلیت پیاده سازی بیشتر آن ها در توان فنی و مالی و یا حوصله اغلب ماها نمی باشد.
از دیدگاه تجاری، کسب و کارها یا سازمان هایی که به داده های بزرگ دسترسی دارند معمولا تمایلی به در اختیار قرار دادن داده ها ندارند و بیشتر به دنبال ابزارهایی هستند که بتوانند درک و بصیرتی جدید و مفید از آن داده های حجیم که به دست بدهد.
شاید بیشتر از تولید یا گردآوری داده، فرصت تجاری مناسب تری در ساختن چنین ابزارهایی برای استارتاپ ها وجود داشته باشد.
نوبت شماست:
شما چه فکر می کنید؟ نظر شما درباره کاربردهای قابل پیاده سازی بیگ دیتا چیست؟
به نظرم دیتای تجاری بیشتر به درد شرکت های با سابقه میخورد که بتوانند روند فروش و بازاریابی خودشان را اصلاح کنند و تغییر دهند. ولی اینکه حجم دیتای زیادی در اختیار یک استارتاپ قرار بگیرد شاید واقعا فایده ای نداشته باشد. جون در نهایت شرکتی که دیتای آن رشد کرده در کنارش توان مالی و اعتبارش هم رشد کرده است. در نهایت باید بگم فایده ی دیتا برای شرکت های فعلی بیشتر اصلاح شیوه های گذشته و برنامه ریزی برای آینده ی فروش و بازاریابی شرکت است. حال در این میان اگر یک استارتاپ بتواند با استفاده از OSINT درک خوبی از بازار پیدا کند و یا فرصت بیزنسی را کشف کند باید به او آفرین گفت چون همانطور که شما گفتید بیگ دیتایی که در اختیار شرکتهای بزرگ است به راحتی قابل دسترس نیست مگر اینکه شرکت نوپا با دانش فنی مناسب به داده های با کیفیتی در قالب Open-source intelligence یا همون فضای عمومی وب دسترسی داشته باشه. ولی باید این کار بسیار پیچیده و چند وجهی است در واقع ترکیبی از دانش بازاریابی (تسلط بر متریک های استاندارد) + Opinion Mining + Text mining و حتی روانشناسی رفتار مشتری و…. است . اینکه واقعا در زمینه دیتا نمیشود کاری کرد را قبول ندارم ولی اینکه به سادگی میشه این کارو کرد نه اینطور نیست. نیاز به تلاش و تجربه ی زیادی داره که عموما برای استارتاپ ها بسیار هزینه (زمان – انرژی – پول ) براست.