گاهی در تجارب همکاری و مشاوره به شرکتهای نوپا و کارآفرینان، متعجب می شدم که این شرکتها و استارتاپها، اهمیت انجام درست برخی کارهای اساسی را فراموش می کنند و در نتیجه نمی توانند بر روی کار و هدف خود تمرکز کنند. انجام دادن تحقیق، تحلیل و تفکر به اندازه کافی در مورد کار یا ایده ای که قرار است انجام دهید موجب برتری و متفاوت شدن شما در میان رقبایتان خواهد شد، بر کسب و کارتان تمرکز و کنترل بهتری خواهید داشت و زندگی شخصی تان هم در توازن با کسب و کار قرار خواهد گرفت.
برای رسیدن به آن نگرش، ادامه مطلب را که توسط نویسنده مهمان، آقای هوتن رسولی، گردآوری و نوشته شده است، بخوانید.
سهیل عباسی، سردبیر خوشفکری
داستان با شما و احتمالاً شریکتان شروع می شود. هر کاری انجام می دادید: کًد می نوشتید، با سرمایه گذاران ملاقات می کردید، سطل زباله را خالی می کردید و نیمه شب پیتزا سفارش میدادید و ۲۴ ساعته با تلفن صحبت می کردید. حالا افراد دیگری این کارها را برایتان انجام میدهند و وقت این است که ”استراتژیک” باشید!
هیچ سازمانی بدون بینشِ استراتژیکِ موثر و قابل اجرا، نمی تواند به موفقیت دست یابد. براستی باید گفت انسان، بدون اندیشیدن به آینده خود، خانواده و دوستان، هم تیمی ها و یا کسب و کار خویش، قادر به ادامه حیات و لذت بردن از زندگی نخواهد بود. بنابراین بینش استراتژیک، کلید شایستگی هر فرد در سازمان متبوعش خواهد بود.
به زبان ساده، کسی که استراتژیک میاندیشد یک برنامه مشخص و تایید شده برای آینده دارد. او می داند چگونه بینش و دورنمایش را به یک برنامه عملی استراتژیک تبدیل کند به گونه ای که در برابر تغییرها و رویدادهای پیشبینی نشده، کماکان قابل پیاده سازی باشد و پیشرفت برنامه را تضمین نماید.
اگر به هر دلیل، ذهنتان در برابر استراتژیک اندیشیدن مقاومت می کند، بدانید که تنها نیستید. هر رهبر، مدیر و یا سرگروهی تمایل دارد به رفع مشکلی که در برابرش است، بپردازد چون به نظر میآید در آن لحظه، از بقیه مشکلات مهم تر است! متاسفانه اگر به این کار ادامه دهید، سازمانتان را در معرض خطر بزرگی قرار داده اید. به عنوان مثال، اگر در هنگام رانندگی تمام توجه تان را فقط به دستانداز های جاده معطوف کنید، نه تنها مشاهده مناظر زیبای اطراف، بلکه علامتی که نزدیک شدن به پرتگاه و خطرات احتمالی را یادآوری می کند را نیز از دست خواهید داد.
اگر وقت زیادی را صرف رفع دشواری ها و مشکلات می کنید و قادر به یافتن دلایل آن در کسب و کار خود نیستید – بیشتر به دلیل اینکه احتمالا به شدت درگیر مبارزه با عواقب آنها شده اید – در این نوشته، یک راهنمای مرحله به مرحله و دم دستی، برای شکستن این چرخه معیوب پیدا خواهید کرد. این متن، خلاصه ای از کتاب Essential Managers: Strategic Thinking نوشته Andy Bruce و Ken Langdon می باشد که مطالب و نکات دیگری نیز از سایر منابع به آن افزوده شده است.
آمادگی لازم را برای بینش استراتژیک کسب کنید:
ابتدا باید بفهمید استراتژی چیست و بدانید برای همسو شدن و کمک به تحقق آن، در تیم و سازمانتان چه کارهایی میتوانید انجام دهید و چگونه میتوانید خلاقیت و شور و شوق خود را به آن وارد کنید. آینده درازمدت کسب و کار شما به نوآورانه بودن بینش استراتژیک آن وابسته است. اهمیت آنرا بشناسید. در ذهنتان یک نسخه شخصی، تیمی و سازمانی از استراتژی بسازید و اطمینان حاصل کنید که می توانید آنها را تعریف کنید. برای اینکار مراحل زیر را در نظر بگیرید:
مرحله اول: استراتژی را درک کنید:
- همیشه نگاهی به آینده داشته باشید.
- تصمیمات کلیدی در بینش درازمدت خود را مشخص کنید.
- موضوعاتی که اثر عمیق روی نتیجه کار می گذارند را به دقت و با حوصله ارزیابی کنید.
- همیشه تعادلی میان تفکرات کوتاه مدت و دراز مدت برقرار کنید.
مرحله دوم: چارچوب ها را مشخص کنید:
- استراتژی سازمان چیست؟
- استراتژی تیم چیست؟
- استراتژی شخصی چیست؟
- استراتژی تیمی و سازمانی را هماهنگ کنید (استراتژی شخصی کمک می کند تا بین کار و زندگی خصوصی تعادل ایجاد شود.)
مرحله سوم: روی استراتژی تمرکز کنید:
- در تصمیماتی که اخذ میکنید، از هر سه استراتژی (شخصی/تیمی/سازمانی) استفاده کنید.
- همیشه برنامه ریزی کنید.
- جزییات برنامه را هر وقت که لازم است، اصلاح کنید.
مرحله چهارم: تنها و تنها برای موفقیت برنامه ریزی کنید:
- دقیق ترین و مورد اعتماد ترین اطلاعات را کسب کنید.
- همیشه هدف را به خاطر داشته باشید.
- حواستان پرت نشود!
- از واکنش های مقطعی و درمانهای کوتاه مدت پرهیز کنید.
وضعیت فعلی خود را ارزیابی کنید:
یک استراتژی موفق به وسعت و فراگیری بینش و دقت اطلاعاتی که موقعیت نیازمند استراتژی را شرح می دهد، بستگی دارد. به شرایط اقتصادی نگاه کنید، مشتریان، شرکا و سهامداران خود و نیازهایشان را آنالیز کنید. رفتار و فعالیت های رقیبانتان را بررسی کنید و مشخص کنید که شما و تیمتان چه کارهایی میتوانید انجام دهید. برای اینکار مراحل زیر را در نظر بگیرید:
مرحله اول: روند رویداد ها را آنالیز کنید:
- روند رشد یا نزول اقتصاد و پیشرفت های صنعتی و تکنولوژی های وابسته به کسب و کارتان را تعقیب کنید.
- با مشتریانتان گفتگو کنید و از بازخوردها استفاده کنید.
- اطلاعات را به تیمتان منتقل کنید.
- نیمنگاهی به قوانین جدید داشته باشید.
مرحله دوم: رقابت را به خاطر داشته باشید:
- رقبایتان را آنالیز کنید.
- تصویری از نقاط قوت و ضعف شان بسازید.
- فرصت ها و تهدید هایی که برای زنده ماندن و پیروز شدن در خط مقدم مبارزه با رقیبانتان اهمیت دارد را شناسایی کنید.
- فرصت ها و تهدید های آینده را پیشبینی کنید.
مرحله سوم: از تمام امکاناتتان استفاده کنید:
- مهارت های سازمان و تیم تان را ثبت و نگهداری کنید و امتیاز اساسی خود را مشخص نمایید.
- پیشرفت کسب و کارتان را بیازمایید.
- قابلیت هایی را که در درون سازمانتان توسعه نداده اید، به تامین کنندههای معتبر بسپارید.
- قابلیت انعطاف سازمانتان را بهبود بخشید.
مرحله چهارم: به ایدههای برای تغییر، اهمیت بدهید:
- از ایدههای جدید استقبال کنید.
- زمان مناسب برای تغییر را مشخص کنید.
- موقعیت، امکانات و دورنمایتان را خلاصه سازی کنید.
- از خلاصه ای که ساخته اید به عنوان شالوده ای برای استراتژی استفاده کنید.
در بخش دوم این نوشته، روش طراحی یک برنامه استراتژیک برای کار و زندگی شخصی، و توضیح داده خواهد شد.
نظر شما چیست؟ تا چه اندازه در کسب و کار و یا زندگی شخصی تان استراتژیک می اندیشید؟
با سلام وتشکر….
راهنمای مرحله به مرحله تفکر راهبردی شما کمک بسیار بزرگی به بنده در تحقیق و پژوهش رزم ناهمتراز در فضای جنگهای نیابتی نمود….بسیار متشکرم