۱. اهداف مالی را کنار بگذارید:
تحقیقات نشان می دهد اهداف مالی و انجام یک کار به امید جایزه گرفتن ذهن شما را کانالیزه خواهد کرد و خلاقیت شمار را خواهد گرفت. داشتن اهداف مالی مثل این است که سر خود را داخل یک کانال کنید که در طرف دیگر آن کیسه های طلا قرار دارد و سعی کنید از طریق کانال به کیسه ها برسید. سر خود را از کانال بیرون بیاورید راه حل را جایی بیرون کانال جستجو کنید.
۲. بی توجهی به باور عمومی:
آنچه افکار عمومی به شما می گوید ممکن است خیر خواهانه باشد اما خلاقیتی در آن نیست آن ها هیچ گاه راه حل جدید ارائه نمی دهند و مدام بر این باور اند که راه حل هایی قبلی باید اصلاح شود. بی توجهی به آن ها شما را از انجام یک رفتار سنتی و تکراری دور خواهد کرد و شما راه حل جدید را پیدا خواهید کرد.
۳. به دغدغه های خودتان بپردازید:
آن چه مشکل و دغدغه حتی مسخره و ناچیز شماست اگر حل شود آغاز یک انقلاب بزرگ خواهد بود. شما متخصص اصلی حل مشکلاتی هستی که مدت هاست با آن های سرو کار دارید.
۴. خلاقیت یک اثر ذاتی ست:
خلاقیت را نمی شود جستجو کرد، در سرچ گوگل یا در روش زندگی دوستان در خارج کشور ایده مد نظر شما وجود ندارد. برای شروع یک ایده به خودتان رجوع کنید، این ایده خلاقانه در گوشه ای از وجود هر فردی قرار دارد. خودتان باشید.
۵. هوشمند بود بی معناست باید خلاق بود:
اگر به شما گفته شده که معدل کمی دارید یا توانایی و تخصص انجام کارهای سخت و طاقت فرسا را ندارید یا نمی توانید مسئله ای را که به شما دیکته شد حل کنید همه این ها به معنی ست که شما در انجام کارهای سخت توانمند نیستید مردم کسی را که کار سختی را انجام می دهد هوشمند می دانند در حالی که آینده در دست افرادی است که ساده، لذت بخش و خلاقانه پیش خواهند رفت.
۶. زندگی کنید انگار که فردایی نیست:
فرض کنید که فرصت های زیادی برای انجام کارهای مختلف دارید و می توانید هر کاری را که دوست دارید انجام دهید، انگار در بهترین کشور دنیا با بهترین امکانات زندگی می کنید و هیچ مشکلی سر راه شما نیست، توجه به مشکلات محیطی و تطبیق ایده هایتان با آن ها شما را فرسوده خواهد کرد و ذهن جوان و خلاقتان پیر و ترسو خواهد شد.
۷. وسواس را کنار بگذارید:
تنها راه برای فهمیدن مزه یک نوشیدنی نوشیدن آن است، تجربه کنید و سعی نکنید محیط اطراف و اطرافیانتان را کنترل کنید. به فکر پیش بینی مشکلات آینده نباشید آینده اتفاق خواهد افتاد و شما صد درصد را حل مناسب برای شرایط مختلف را پیدا خواهید کرد. برای آن چه که اتفاق نیافتاده برنامه ریزی نکنید.
نوبت شماست:
نظر شما چیست؟ چه راه های دیگر برای پرورش خلاقیت وجود دارد؟ لطفا دیدگاه هایتان را با من و دیگر خوانندگان خوشفکری در میان بگذارید.
واقعا این موارد درست است ممنون از شما که این نکته ها را گفتی
به نظر من خلاقیت وقتی خوب پرورش پیدا میکنه و جوری میشه که برای اولین بار با هر مشکلی روبرو میشی فورا یه راه حل بهتر و بالاتر از سطح نرمال میدی که برای مشکل های که قبلا راه حل براش پیدا کردی دنبال چند راه جدید بگردی. درکل تلاش برای خلاق بودن حتی اگه باعث ایجاد یه راه حل بدیع نشه لااقل باعث میشه درک مون از مشکل بیشتر میشه.
با اینکه دانشجوی رشته مهندسی ژنتیک هستم و همه چیز را به وراثت وپارتباط می دهند اما خداوند همه چیزی که شخص بشر نیاز دازد در وجودش گذاشته فقط کسی میخواهد که از این استعدادها استفاده کند
با اینکه دانشجوی رشته مهندسی ژنتیک هستم و همه چیز را به وراثت ارتباط می دهند اما خداوند همه چیزی که شخص بشر نیاز دازد در وجودش گذاشته فقط کسی میخواهد که از این استعدادها استفاده کند
همه چیزو گفتین ممنون
خلاقیت از عشق متولد میشه وقتی از جون و دل می خواهی که مشکلی حل کنی میاد بیرون، و آنقدر زیباست که نام خلاقیت را بخودش می گیره. همان طور که گفتید خلاقیت سنت شن هم هست و دوست داره از زاویه دیگر امآ حرفه ای و عمیق به مشکل نگاه کنه.
به نظر من خلاقیت چیزی نیست جز تکرار راهکارهای قدیمی در حل مشکلات موجود.
شبکه مستند برنامه ای داره با اسم ارتباطات مهندسی و در اون برنامه صحبت بر سر این هستش که چجوری سازه های عظیم و مدرن با توجه به تکنولوژی های قدیمی ساخته شده اند.
به نظر من محیطی که توش خلاقیت موج بزنه باعث رشد سطح خلاقیت فرد میشه و وقتی از چند تا ایده ای که قبلا در سایر موارد استفاده شده اند برای حل مشکلات جدید استفاده کنیم قاعدتا میتونیم به دانش ترکیب ایده ها دست پیدا کنیم.
همیشه وقتی صحبت از تاریخچه و نحوه پیدایش شبکه های برق میشه هیچگاه نمیگن شبکه برق رو ادیسون ابداع کرد بلکه میگن سهم کوچکی داشت و افراد بیشماری در پیدایش اون نقش داشته اند.
کافیه دانش پایه رو در مورد یک موضوع داشته باشیم و تا جای ممکن در مورد نوآوری ها و دستاوردها و راهکارها، اطلاعاتی داشته باشیم تا به طور ناخودآگاه یکی از افرادی باشیم که در سیر تکاملی اون موضوع نقش موثری داشته.
خلاقیت یعنی نوآوری یعنی کارهای مطلوب ایجاد کردن درواقع نوعی اثربخشی که با کارایی تفاوت دارد،مطابق با تعریف کار احساس رضایت و مطلوبیت از انجام کار که با انگیزه توام باشد خود لذت است درآن صورت میتوان گفت خلاقیت با هدف لذت قابل تحقق است. سرافرازباشید
بسیار عالی بود اقای کاتورانی افرادی مثل شما می توانند دنیا را تغییر دهند.