آمارها همیشه در حال تغییر می باشند و منصفانه است که بگوییم بیش از نیمی از تلاش کارآفرینان تازهکار به شکست منجر می گردد. گاهی اوقات هرچند هم که یک صاحب کسب و کار، حرکات هوشمندانه ای انجام دهد، نمی توان از چنین شکستی، پیشگیری کند.
اما راه کارهایی هم هست که با رعایت آن ها بسیاری از کارآفرینان تازه کار میتوانند جزوه موفق های بازار باشند.
۵ راهکار مناسب جهت کاهش اشتباهات رایجی که کارآفرینان تازه کار مرتکب می شوند آورده شده است:
۱. دانستن نقاط قوت و ضعف خود
داشتن یک ایده نوآورانه یک چیز است، و آن کسی باشید که بتواند برای تبدیل آن ایده به واقعیت گام بر دارد، یک چیز دیگر. پس از اینکه کسب و کارتان راه اندازی شد، اغلب بنیانگذاران آن در رده های بالای مدیریتی درگیر کار می مانند. با این کار، کارآفرین باید به اندازه کافی نسبت به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی داشته باشند. برای مثال کسی که دیدگاه های بزرگ دارد ممکن است علاقه ای به انجام کارهای روزمره مانند یک کارمند را نداشته باشد. اگر می دانید که زمان یا توانایی مشغول شدن به چنین روال های کاری ای را ندارید، باید به فکر آوردن یک همبنیانگذار یا استخدام کسی باشید که روی چیز دیگری غیر از آن کارها تمرکز نکند.
اینکه خودتان همه کارها را به این دلیل که کسب و کارِ خودتان است، انجام دهید، وسوسه کننده است اما اگر با خودتان و نسبت به کارهایی که می توانید خوب انجام دهید، صداقت داشته باشید، در دراز مدت به نتایج بهتری دست خواهید یافت.
۲. توجه کردن به پول نقد
گاهی سرمایه گذاری های استارتاپی، مبالغ نسبتا زیادی هستند طوریکه که انگار پول نقد هرگز به پایان نمی رسد. خیلی وسوسه کننده است که پول زیادی را خرج کنیم و به خودمان بگوییم پس از اجرایی شدن ایده بسیار عالی مان، آن سرمایه را به همان سرعتی که دریافت شد، به سرمایه گذاران برخواهیم گرداند. البته این یک تصور کاملا نادرست است. چرا که تا زمانی که کسب و کار سود ده نشده است، هر روز آن، هزینه بردار است. مراقب باشید که پولهای خود را به عنوان یک استارتاپ کجاها خرج مینمایید. این نکته هم باید در نظر گرفته شود که تمام مراحل و قسمتهای تجارت خود را جهت پیدا کردن موارد غیر ضروری بررسی کنید و از این طریق در هزینه های خود صرفه جویی کنید.
هزینه کردن بی برنامه و بی هدف، یکی از روش هایی است که به سرعت کسب و کار شما را پیش از اینکه شانسی برای رسیدن به موفقیت داشته باشد، در شرایط بدی قرار دهد.
۳. برای چیزهایی پول خرج کنید که در بلند مدت به صرفه جویی پول و سرمایه ما کمک می کنند
نه تنها این قضیه مهم است که در اختصاص سرمایه خود به مسولانه رفتار کنید بلکه نباید در پرداخت به افراد متخصص خارج از کسب و کارتان اشتباه کنید. این موضوع در رابطه با وکیل و برنامه نویس ها خیلی صدق می کند. برای مثال استخدام وکیل برای اینکه قراردادهایی که درباره بدی که بسته اید را مجددا بازبینی و مذاکره کند، بسیار پر هزینه تر خواهد بود از اینکه کسی را در ابتدای کار پیش از عقد قرارداد استخدام کنید تا یک قرارداد مناسب برای شما تهیه کند. برای برنامه نویسان ها همین طور است. استخدام افرادی که بتوانند یک نرم افزار یا بستر نرم افزاری خوب را بسازند خیلی کم هزینه تر است از استخدام افراد جدید برای اینکه گندکاری های فرد قبلی را درست کند. به همین دلیل پیشنهاد میشود که از همان ابتدا با آوردن فردی آشنا به مسائل از چنین هزینههای دوری شود.
۴. انتخاب خردمندانه تیم
شاید دوست و همکلاسی شما در دانشگاه جزوه بازاریابان موفق باشد، اما امکان هم دارد در زمینه کاری شما افرادی بهتر از دوست شما هم یافت شوند که در چنین موقعیت هایی شما باید به وفاداری خود به شرکت توجه نمایید نه رابطه ی دوستانه ای که با همکلاسی خود دارید.
۵. زمان ارائه به بازار
انتخاب زمان مناسب برای ارائه به بازار می تواند بسیار حساس باشد. بسیاری از افراد زمان معرفی خود را تا وقتی که از انجام همه کارها (محصول، کارکنان، بازاریابی، تناسب با بازار) اطمینان حاصل نکردهاند، عقب میاندازند چرا که از برداشتن آن گام بزرگ نهایی می ترسند.
با این اوصاف، بسیاری از استارتاپ های ناب، کسب و کارشان را با داشتن تنها یک ایده و یک نمونه اولیه به بازار ارائه می نمایند. که این هم همیشه کار هوشمندانه ای نیست، چرا که فایده ای ندارد که یک کسب و کاری که هنوز محصولی را ندارد که مشتریان حاضر باشند بابت آن پول خرج کنند را به بازار معرفی کنید. شما باید برای آن زمان مناسب برای ارائه به بازار آماده باشید، اما خیلی هم وقت تلف نکنید.
نوبت شماست:
نظر شما چیست؟ لطفا دیدگاه هایتان را با ما در میان بگذارید و از تجاربتان برایمان بگویید.
چندتا مورد بود با اجازتون اضافه کنم
1. اعتماد به نفس بیش از حد:
بعضی وقتها باعث می شود که ما مشکلات و چالش ها را درست تخمین نزنیم و فکر کنیم احتیاج به کمکی نداریم و احتیاج به فکر کردن و حتی نقدینگی هم نداریم و برنامه ریزی هم به درد نمی خورد چون کتابهای موفقیت خوانده ایم و تصور میکنیم که اگر اراده کنیم کار تمام است . معمولا این اعتماد به نفس بیش از حد باعث میشه ما مشکلات را کوچک ببینیم و یا اصلا نبینیم .
2. فقر اطلاعات:
اطلاعات ما در زمینه کار یا ایده ای که داریم خیلی کم است . قبلا این محصول درست شده یا مجوز قانون برای انجام این ایده داده نمی شود یا کسی آن را نمی خرد . ما به دلیل تداشتن اطلاعات کافی بر اساس دوتا سوال و یک فکر خام بروی یک ایده اشتباه سرمایه گذاری میکنیم و به نتیجه نمی رسیم وفکر کردن به ایده ای که میخواهیم انجام بدهیم و کسب اطلاعات بیشتر میتونه به ما کمک کنه.
3.زمانبندی:
بعضی از ایده ها خیلی عالی هستتند ولی تاریخ مصرف دارند مشکل اکثر کسب و کارها اینه که یا خیلی دیر دست به کار میشوند و یا خیلی زود . زود به این معنی که فعلا هیچ درخواست و انگیزه ای برای خرید این ایده یا محصول نیست و دیر به این معنی که بازار سرد شده تمایلش رو از دست داده یا اشباع شده .موفق ترین ایده ها دقیقا در زمان درستی دست به کار شدند
4. بروکراسی
وقتی استارتاپ تبدیل به شرکت می شود معمولا پست ها و کاغذ بازی هم به آن اضافه میشود و باید به آن توجه کنیم که این استارتاپ 4 نفره شرکت ولوو یا سونی نیست که وظیفه هر کس دقیقا مشخص باشه و مدیر عامل یا برنامه نویس بگوید این دیگر مشکل من نیست و به من ربطی نداره توی شرح وظایفم نیست.
سلام
ممنون مقاله خوبی بود ولی جملات به خوبی بیان نشده بودند و دارای ابهام بودند
ممنون
مطالب مثل همیشه عالی بود.
با اجازتون من هم یک مورد اضافه می کنم:
* عدم پشتکار: خیلی موقع ها افرادی که برای اولین بار هست کسب و کاری کاری رو شروع کردن خیلی زود تسلیم میشن. اونها اول برآورد کردن که مثلا در 2 ماه به سود میرسن اما وقتی این اتفاق نمیفته دلسرد میشن، در صورت که موفقیت بیش از هر کاری نیاز به پشتکار و تصحیح مداوم کارها دارها داره.
پذیرش شکست و تسلیم شدن بدترین کاریه که یه کارآفرین میتونه انجام بده
خیلی خوب بود ممنون. من هم یک نکته رو اضافه میکنم و اون اینه که خیلی از ما کار گروهی بلد نیستیم و همین موضوع باعث میشه خیلی زود شکست بخوریم. به نظر من باید قبل از شروع به کار یک گروه تشکیل و جلسات زیادی برگزار بشه تا مشکلاتی که میتونه در اینده گریبان گیر بشه زودتر مرتفع کرد . درصد موفقیت تو کارهای گروهی به مراتب بیشتر از انفرادیه به شرطی که افراد گروه با کار گروهی آشنا باشن.
بنظرم خرج کردن سریع بودجه اولیه کار بسیار اشتباهیست و میشه این کارو با صبر بیشتر جبران کرد.
تجربه ی راه اندازی یک کسب و کار رو دارم و مورد 2 به شخصه خیلی من رو ازار داده . به عنوان کسی که یکبار شکست خورده بهتون توصیه میکنم که قبل از اینکه کسب و کاری رو شروع کنید تا رسیدن به درامد زایی، منبع مالی کافی در اختیار داشته باشید تا به مشکل بر نخورید.
واقعا مقاله مناسبی بود
نظرات دوستان هم به این مقاله اضافه کنید خیلی کامل تر خواهد شد