چگونه بهترین بازده و بالاترین کارایی را از کارکنان و اعضای تیم بگیریم؟ + معرفی کتاب

در دنیای پیرامون ما افراد با رفتارها و نگرشهای متفاوتی در محیط کار و زندگی شخصی خود ظاهر می شوند. در نتیجه انتظار عملکردهای متفاوتی از این افراد می رود. برای شما به عنوان مدیر یک کسب و کار مهم است که بدانید چگونه می توان شرایطی را فراهم نمود که نیروهایتان با توجه به نوع نگرششان بهترین بازده را داشته باشند.

مارک.اچ.مک کورمک در کتاب ( دانشکده کسب و کار هاروارد چه چیزهایی را به شما یاد نمی دهد What They Don’t Teach You At Harvard Business School) افراد را در چهار منحنی مختلف تعریف می کند که این منحنی ها روند فعالیت آنها را مشخص می کند.

۱. منحنی قهرمانان

منحنی رو به بالای قهرمانان، آنطوریکه به نظر می رسد هموار و یکنواخت نیست. مهارتها و درخشش ها هستند که قهرمانان را جالب توجه می سازند. در این منحنی شاهد افت و خیزهایی هستیم که این افتها حاکی از شکستهایی کوچک نظیر: عدم هدایت صحیح بعضی از پروژه ها  و یا از دست دادن بعضی از مشتریان می باشد که قهرمانان باید بر آنها غلبه کنند. در این منحنی راز واقعی قهرمانان یعنی علاقه به ریسک پذیری را می توان دید. هنر یک مدیر موفق درس گرفتن از اشتباهات گذشته و عدم تکرار آنهاست.

با قهرمانان چگونه باید برخورد کرد؟

اولا باید این را در خاطر داشت که درجات قهرمانان متفاوت است. قهرمانانی وجود دارند که نقش استراتژیکی بالایی دارند و معاملات کلانی انجام میدهند وبدین ترتیب اهداف قهرمانی سازمان را حفظ می کنند و برندگانی نیز وجود دارند که در زمینه هایی کوچک ولی حیاتی برتریهایی را بدست می آورند که در حفظ تعهدات کیفی سازمان تاثیر بسزایی دارد . هر دوی اینها قهرمانند و باید به طور مساوی با آنها برخورد کرد.

در ثانی هر چه در توان دارید برای شناسایی و پرورش قهرمانان جدید بکار بندید حتی به شیوه تجربه و خطا . بارها دیده شده که یک مدیر اجرایی که یا به خواست خود یا به سبب توانایی های خود در یک بخش مشغول به کار بوده ، پس از اینکه به بخش دیگری منتقل شده بعد جدیدی از توانایی های او به ظهور رسیده است.

۲. منحنی آدم های دمدمی مزاج و سطحی

بسیاری از مردم دو سه سالی را دریک شغل و سالی را در شغل دیگر می گذرانند. آنها آنقدر مهارت دارند که بتوانند مشاغل مناسبی را بدست آورند ولی آنقدر با برنامه و منظم نیستند تا بتوانند در آن مشاغل به پیشرفتهایی نایل شوند ویا آن مشاغل را برای خود نگه دارند.

با افراد دمدمی مزاج چگونه باید برخورد کرد؟

آدمهای دمدمی و سطحی افرادی هستند که همواره درباره چیزهای جدید به هیجان می آیند و پس از اندک زمانی احساساتشان فروکش می کند. این جریان را در کسانی که هر روز رژیم خاصی را می گیرند و یا برنامه های ورزشی جدیدی را شروع می کنند بخوبی می توان مشاهده کرد. آنها رژیم غذایی را به عنوان شیوه ای حیاتی نمی شناسند بلکه تفننی رژیمی را شروع می کنند و بعد از مدتی به شیوه قدیمی خود باز می گردند و دوباره به رژیم دیگری می پردازند. در کارهای تجاری و اداری زمینه های مختلفی وجود دارد که یک شخص دمدمی می تواند خود را به یک قهرمان تبدیل کند.به عنوان مثال به فردی از این گروه که علاقه به برگزاری و سرپرستی مسابقات دارد ولی خیلی زود خسته می شود، برگزاری مسابقات سه هفته ای اسکی را پیشنهاد می کنند که زمانی که احساساتش در حال فروکشیدن است مسابقات خاتمه یابد.

برای استفاده از حداکثر توانایی این افراد در دوران غلیان احساسات آنها و تا قبل از سرد شدن آنها باید کارهایی با برد کوتاه را که زود به نتیجه می رسند به آنان واگزار کرد.

۳. منحنی آدم های پرکار ولی کم بازده

آدمهای پرکار و کم بازده دقیقا کسانی هستند که از اول وقت اداری تا آخر وقت بی وقفه کار می کنند. این منحنی در مورد آدمهای گرفتاریست که توانایی این را دارند که به حرفه ای های بسیار کاملی تبدیل شوند، ولی ظاهرا مشغله فکری و گرفتاریهای دیگری دارند. آدم های پرکار با پیشرفت شرکت پیشرفت می کنند ولی هرگز سرعت رشدشان در حد روند رشد قهرمانان و برنده ها نیست.

با آدمهای پرکار ولی کم بازده چه باید کرد؟

اگر به این گونه آدمها در شرکتها فرصتهای مناسب داده شود به آسانی می توانند به قهرمان تبدیل شوند. این وظیفه مدیر مافوق است که اینگونه فرصت ها را برای این انسانهای پرتلاش فراهم آورد و آنها را درمسیری درست هدایت کند. اگر از ظرفیت های این افراد به خوبی استفاده شود قطعا برای سازمان خود ثمراتی را به بار خواهند آورد.

۴. منحنی افراطی ها

افراطی ها چه از نظر شخصیتی و چه در کارها دارای افت و خیزهای تند و تیزی هستند. به زعم آنها یا همه چیز صددرصد مردود و یا صددرصد مقبول است. یک پروژه یا صد درصد مربوط و مفید و یا نامربوط و مضر است.

با افراطی ها چگونه باید برخورد کرد؟

مشکل برخورد با افراطی ها این است که ابدا نمیتوان حرکات و سکنات آنان را پیش بینی کرد. اصلا نمیتوانید بر اساس عملکرد آنها هیچ برنامه ای را برای آینده طراحی کنید. آنها گاهی دست به کارهای سطح بالایی می زنند که وجهه شما را به عنوان مدیر بالا می برند و گاهی نیزکارهایی انجام میدهند که منابع سازمان را تحلیل می برند. اینگونه افراد نسبت به افراد دیگر به نظارت و سرپرستی بیشتری نیازمندند. همواره باید مواظب آنها بود تا به هنگام انجام کارهای سطح بالا بهترین کارایی را داشته باشند و هنگام انجام کارهای دیگر منابع سازمان محفوظ بماند.

نوبت شماست:

شما چه فکر می کنید؟ در اطراف و یا در تیم شما کدامیک از این نوع افراد بیشتر هستند؟ لطفا دیدگاه هایتان را با ما و دیگر خوانندگان خوشفکری در میان بگذارید.