پیوند جنسیت، جامعه و کسب‌وکار در ایران: تحلیل جامعه‌شناختی از استعفای توییتری یک زن کارآفرین

۱۷ شهریور ۱۴۰۳  ·   زمان مطالعه 8 دقیقه


استعفای علنی اخیر یک زن کارآفرین برجسته به نام «گلرخ داوران» در شهریور ۱۴۰۳ پس از اینکه چند سال سمت مدیرعاملی «اسنپ دکتر» – نسخه بازطراحی‌شده و بازسازی‌شده استارتاپ اولیه‌اش «هاسپیتل» – را برعهده داشت، را بر عهده داشت منجر به موجی از واکنش‌های عمومی قابل توجه در فضای کسب‌وکار ایران به ویژه در شبکه‌های اجتماعی درباره جایگاه زنان در نقش‌های مدیریتی کسب‌وکار شد.

در حالی که دلایل دقیق استعفای او نامشخص است – خواه به دلیل احساس عدم قدردانی، اختلاف در چشم‌انداز یا نتیجه طبیعی ادغام استارت‌آپش با یک شرکت بزرگتر بوده باشد – واکنش جامعه به تصمیم او، مسائل ریشه‌داری را از فضای فرهنگی کسب‌وکاری ایران آشکار کرده که فراتر از عکس العمل به یک تصمیم فردی است.

استعفای عمومی او در شبکه ایکس (توییتر سابق) تصویری گویا از شرایط اجتماعی زنان کارمند و کارآفرین در ایران به دست ما داد. این رویداد فراتر از شخص، بازتاب جریان‌های عمیق‌تر مردسالارانه، انتظارات اجتماعی و رابطه پرتنش میان تجدد و سنت در جامعه ماست. در این نوشته تلاش خواهم کرد تا از دیدگاه جامعه‌شناسی، فلسفه و مطالعات جنسیتی این اتفاق را بررسی کنم.

استعفای گلرخ داوران از اسنپ دکتر در توییتر

پیچیدگی‌های استعفا: چیزی فراتر از مسائل شخصی

استعفای کارآفرینان، چند سال پس از ادغام یا تملک کسب‌وکارشان توسط شرکت‌های بزرگ، در دنیای کسب‌وکار اتفاق غیرمعمولی نیست. اغلب، این استعفاها نتیجه‌ی فاصله طبیعی میان روحیه‌ی فرد کارآفرینی که کسب‌وکار را تأسیس کرده است با جهت‌گیری شرکتی است که مالک جدید آن کسب‌وکار شده است. در این مورد، گلرخ داوران  ممکن است خود را از چشم‌اندازی که زمانی برای رسیدن به آن تلاش می‌کرد، بیگانه و دور می‌دیده است که این خود به احساس سرخوردگی منجر می‌شود.

با این حال، نکته‌ی قابل توجه در این خصوص، خود استعفا نیست، بلکه شیوه‌ی انجام آن است – علنی، در پلتفرمی باز و مناقشه برانگیزی مانند «ایکس.کام» (توییتر).

در دنیای کسب‌وکار، استعفای علنی اغلب آخرین راه‌حل ممکن در نظر گرفته می‌شود، این دست کارها زمانی اتفاق می‌افتد که تمامی راه‌های دیگر برای گفت‌وگو و حل‌وفصل مدنی منافشه با شکست و بن‌بست مواجه شده است. چنین رفتاری، سؤالاتی را درباره وضعیت مدیریت سرمایه‌های انسانی در هلدینگ اسنپ در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. مخاطب از خود می‌پرسد چرا محیط و شرایط کار در اسنپ، این کارآفرین را چنان ناراحت کرده که مجبور شده بیانیه‌ی علنی را به عنوان تنها گزینه خود در نظر بگیرد؟

مدیریت سرمایه‌ انسانی و فرهنگ سازمانی: پرسش‌هایی که نیاز به پاسخ دارند

استعفای علنی، به ویژه استعفایی که توسط مدیریت ارشد یک سازمان با جایگاهی مانند کارآفرین مورد اشاره انجام شود، نشان‌دهنده‌ی آن است که چیزی در ساختار سازمانی درست نیست. این امر نشان می‌دهد که ممکن است کانال‌های ارتباط داخلی ناکافی و ناکارآمد بوده باشند یا اینکه در آن فرهنگ سازمانی، سازوکار مناسبی برای گفتگو درباره چشم‌اندازهای متفاوت و حتی متضاد و ابراز مخالفت وجود ندارد.

تصمیم به علنی‌کردن نارضایتی‌ها، نشان می‌دهد که ممکن است فرد دچار احساس کرده است که صدایش شنیده نمی‌شود یا نادیده گرفته می‌شود که این امر پرسش‌های جدی را درباره مدیریت سرمایه‌های انسانی در گروه اسنپ مطرح می‌کند.

این موضوع باید زمینه‌ساز نگاهی انتقادی به فرهنگ سازمانی در گروه اسنپ شود، به ویژه بررسی شود چگونه در این سازمان موضوعاتی مانند تغییر مدیران، مدیریت تعارضات و حمایت از زنان در نقش‌های بالای مدیریتی، سامان داده می‌شود.

واکنش ناعادلانه: بازتابی از هنجارهای اجتماعی در ایران

با اینکه دلایل دقیق استعفای خانم داوران مشخص نیست، اما واکنش بخش از جامعه به این استعفای عمومی قابل توجه است. واکنش‌های منفی پر از اظهارات زن‌ستیزانه‌ای که او را به عقب‌نشینی به نقش‌های سنتی جنسیتی ترغیب می‌کردند، ذهنیت مردسالارانه‌ ریشه‌دار در جامعه ما را آشکار می‌کند که همچنان بر نگرش‌های اجتماعی در ایران حاکم است.

این زن کارآفرین در مرکز این داستان، نمونه‌ای از قهرمان زن در افسانه‌ها را به تصویر می‌کشد – کسی که جسارت به چالش کشیدن هنجارهای مخرب و کهنه موجود را دارد، اما در این رویارویی با مقاومت و بدنامی مواجه می‌شود. استعفای علنی او یک اقدام جسورانه بود، شاید ناشی از سرخوردگی، ناامیدی یا آخرین تلاش برای بازپس‌گیری روایت خود در فضایی که احساس می‌کرده به طور فزاینده‌ای در آن به حاشیه رانده شده است.

اما داستان این قهرمان، با استعفا به پایان نمی‌رسد. در عوض، او با موجی از واکنش‌های منفی عمومی و پر از طعنه‌های زن‌ستیزانه مواجه شد.

واکنش‌های منفی که او در توییتر دریافت کرد، با هدف وادار کردن او به عقب‌نشینی به حوزه‌ی خصوصی، نه تنها حملات شخصی علیه او بودند، بلکه به مفهوم خود این ایده که زنان، توانا هستند و باید سهم خود را از قدرت داشته باشند، حمله می‌کردند. در اینجا، ما شاهد طیف مردسالاری هستیم که در برابر تهدیدهای که به تسلط خود می‌بیند تلاش می‌کند برتری خود را بر وضعیت پیش آمده باز پس گیرد.

طعنه‌هایی که به کارآفرین زن زده شد، بیشتر از آن که مربوط به اقدامات فردی او باشد، آنچه که او نمایندگی می‌کرد را هدف قرار می‌داد. می‌توان گفت چنین طعنه‌ها و شوخی‌های مضحک و نابجایی، یک تلاش جمعی برای تقویت مردسالازی و بازگرداندن زنان به حوزه خصوصی در جامعه‌ای است که زنان به طور روز افزون در حال گرفتن فضاهای عمومی بیشتری در آن هستند.

تأثیر جامعه‌شناختی: ایجاد انزوا و مقاومت

با نگاهی به آنچه اتفاق افتاد، می‌توانیم تجربه‌ی این زن کارآفرین را به عنوان نوعی به حاشیه‌رانی اجتماعی مشاهده کنیم. خطری که من احساس می‌کنم – که موجب شد این مطلب را بنویسم – این است که او و زنان دیگری مانند او نه تنها از کسب‌وکار خود، بلکه از جامعه‌ای که داشت به آن خدمت می‌کرد، دور افتاده شود. استعفای او لحظه‌ای از گسست بود، یک جدایی از سیستمی که غیرقابل تحمل شده بود. البته این عمل با خود مقاومت هم به همراه می‌آورد. اما واکنش‌های منفی‌ای که او با آن‌ها روبرو شد، یادآور هزینه‌های بالای این مقاومت است.

پلتفرم‌های عمومی مانند توییتر، هم می‌توانند به عنوان ابزارهای توانمندساز عمل کنند، هم می‌توانند عرصه‌ای برای ایجاد شرم عمومی و تقویت هنجارهای مردسالارانه شوند. برای زنان کارآفرین در ایران، خطر چنین برخوردهای عمومی مخربی می‌تواند فلج‌کننده باشد و بسیاری را به این پرسش وادار کند که آیا دنبال کردن نقش‌های مدیریتی ارزش این همه هزینه‌ شخصی را دارد؟

با این حال، همانطور که ژان-پل سارتر یادآوری می‌کند، «انسان محکوم به آزادی است». این آزادی، اگرچه سنگین و سخت است، اما منبع پتانسیل ما برای تغییر است. زنان کارآفرین در ایران باید بیامورند که بین انتظارات اجتماعی و بلندپروازی شخصی‌شان حرکت کنند و مسیر خود را پیدا کنند و بدانند تلاش‌های آنان به برابری جنسیتی کمک می‌کند.

نقش دین: تعادل میان سنت و مدرنیته

دین، به ویژه اسلام، نقش مرکزی و تأثیرگذاری در شکل‌دهی ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی ایرانیان داشته و دارد. دین اسلان یک بنیاد اخلاقی و ارزشی را به دست می‌ده که برای قرن‌ها جزء لاینفک فرهنگ ایرانی بوده است و اصول زندگی بسیاری از مردم را تشکیل داده است.

در برخی از دیدگاه‌های موجود در اندیشه اسلامی، بر اهمیت خانواده و مسئولیت‌های سنتی برای زنان، مانند مادر بودن و همسر بودن تأکید بسیار شده است. این نقش‌ها در جامعه عمیقاً مورد احترام و ارزش‌گذار هستند و برای حفظ انسجام اجتماعی و اخلاقی چامعه حیاتی تلقی می‌شوند.

با این حال، باید دقت کرد که در اندیشه‌ی اسلامی دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، از جمله دیدگاه‌هایی که از توانمندسازی زنان و مشارکت آن‌ها در همه جنبه‌های زندگی عمومی و حرفه‌ای حمایت می‌کنند. این تفسیرها پتانسیل هماهنگی بین ارزش‌های دینی و برابری جنسیتی را برجسته می‌کنند.

گلرخ داوران - عکس از پیوست

تأثیر بر زنان کارآفرین: دلسردی و بیگانگی

به باور من، علنی بودن این استعفا، به دنبال آن سیل واکنش‌های منفی زن‌ستیزانه، پیامدهای گسترده‌تری برای زنان کارآفرین در ایران دارد.

چنین حوادثی به به زنان هشدار می‌دهد که اگر به دنبال بدست آوردن نقش‌های مدیریتی هستند باید هزینه‌های اضافی برای دفاع از حق خود برای قرار گرفتن در این نقش‌ها بپردازند. ترس از قرار گرفتن زیر ذره بین در بین عموم مردم، همراه با احتمال قضاوت‌های سختگیرانه، می‌تواند به شدت دلسردکننده باشد و بسیاری از زنان را از دنبال کردن بلندپروازی‌های کارآفرینانه خود باز دارد.

این فشار اجتماعی نه تنها زنان را به انزوا می‌کشاند، بلکه یک فرهنگ مخرب را نیز تداوم می‌بخشد. فرهنگی که القا می‌کند که زنان باید بین موفقیت عمومی و پذیرش اجتماعی یکی را انتخاب کنند، یک دوگانگی که می‌تواند اثرات طولانی‌مدت بر مشارکت زنان در افتصاد و جامعه داشته باشد. چنین انزوایی که آن‌ها تجربه می‌کنند، صرفاً شخصی نیست، بلکه ساختاری است و بازتاب موانع گسترده‌تر اجتماعی است که همچنان فرصت‌های زنان را محدود می‌کند.

درس‌هایی برای زنان کارآفرین جوان

برای زنان کارآفرین نسل Z در ایران، مشاهده چنین رخدادی درس‌های ارزشمندی را با خود دارد:

۱. بپذیرید که کار سختی در پیش دارید: مسیر رسیدن زنان به موقعیت‌های مدیریت بالارتیه در ایران پر از موانع است، اما این چالش‌ها همچنین فرصت‌هایی را برای رشد ارائه می‌دهند. زنانی که در تلاش‌های کارآفرینی خود پافشاری می‌کنند، نه تنها برای خودشان، بلکه برای بهبود جامعه تلاش می‌کنند.

۲. با همبستگی، تاب‌آوری ایجاد کنید: واکنش‌های منفی‌ایی که این خانم کارآفرین دریافت کرد، اهمیت همبستگی را برجسته می‌کند. با ایجاد شبکه‌های قوی حمایتی، زنان کارآفرین جوان می‌توانند در برابر انزوایی که در پی انتقادهای عمومی بوجود می‌آید مقاومت کنند.

۳. روایت خود را در دست بگیرید: درست همانطور که این کارآفرین از ابزار فضای مجازی برای اعلام استعفای خود استفاده کرد، زنان کارآفرین جوان باید یاد بگیرند که روایت‌های خود را در فضای عمومی کنترل کنند. آن‌ها باید بتوانند به انتقادها پاسخ دهند و در شکل دادن فعالانه به گفتمان درباره نقش‌های زنان در جامعه تلاش کنند.

۴. قدرت انتخاب خود را بشناسید: زنان کارآفرین نسل Z در ایران باید تشخیص دهند که آن‌ها حق انتخاب دارند و برای حفظ این حق انتخاب خود باید تلاش کنند.

۵. تصویر بزرگتر را درک کنید: تلاش برای رسیدن به برابری جنسیتی در ایران یک موضوع شخصی نیست؛ بلکه با مطالعه و شناختن سازوکارهای اجتماعی‌ایی است که از نظر تاریخی زنان را به حاشیه رانده است.

نتیجه‌گیری: دعوت برای بازنگری و تغییر در رفتار

استعفای علنی این زن کارآفرین یادآور دردناکی است که مسیر شغلی زنان در ایران همچنان پر از چالش است. بیانیه‌ی علنی او، به دنبال آن موج واکنش‌های منفی، خیلی چیزها را درباره انتظارات عمومی که همچنان نقش‌های زنان در دنیای کسب‌وکار را محدود می‌کنند، آشکار می‌کند.

برای جامعه‌ی کسب‌وکار ایران و به ویژه اکوسیستم نوآوری و فناوری، این رخداد باید به عنوان زنگ خطری برای بازنگری عمیق عمل کند. شرکت‌ها باید فرآیندهای داخلی و فرهنگ سازمانی خود را بررسی کنند، و به نحوه‌ی انتقال و جابجایی مدیران، مدیریت تعارضات، اطمینان از شنیده شدن و احترام به تمام صداها، به ویژه صدای زنان توجه ویژه نشان دهند.

اگرچه جامعه ایرانی همچنان دارد با پیچیدگی‌های مدرنیته و سنت دست و پنچه نرم می‌کند تا مسیر خود را پیدا کند، نقش زنان در شکل‌دهی آینده ایران دارد به طور فزاینده‌ای مهم می‌شود.

زنان کارآفرین جوان، با الهام از شجاعت کسانی که پیش از آن‌ها آمده‌اند، باید محدودیت‌های مخرب تحمیل شده توسط جامعه را به چالش بکشند. با این کار، آن‌ها نه تنها جایگاهی برای خود در دنیای کسب‌وکار ایجاد می‌کنند، بلکه به مجموعه تلاش‌های گسترده‌تر برابری جنسیتی در ایران نیز کمک می‌کنند.

 

شما هم نظرتان را بیان کنید:

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. موارد الزامی با * نشانگذاری شده اند.

*

*