Podcast: Play in new window | Download
Subscribe: RSS
جامعهشناسان، متولدین دورههای مختلف را بر اساس تغییرات اساسی در سبک زندگی به گروههای مختلفی دستهبندی میکنند. آنها نام متولدین ۱۹۸۱ – ۱۹۶۴ را «نسل X»، متولدین ۱۹۹۷ – ۱۹۸۲ را «نسل Y» یا هزارهایها، و متولدین ۱۹۹۷ – ۲۰۱۰ را «نسل Z» یا نسل اینترنت نامگذاری کردهاند.
بر اساس این تقسیمبندی متولدین ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۹ در ایران جزو نسل Z قرار میگیرند که به دهه هشتادی مشهور شدهاند.
شاخ، ستون، شت، کیوت، موود، نوب، حاجی گنگت بالاست، و از این دست جملات را لابلای گفتگوی متولدین این نسل به دفعات میتوان شنید. اگر کسی از یک نسل قبل (یک دهه شصتی) به گفتگوی نسل Z گوش دهد احتمالا معنی بعضی از اصطلاحات را به درستی درک نکند و اگر پلیلیستهای آنها نگاه کند نام گروههای موسیقی و خوانندگانی را خواهد یافت که هرگز نشنیده و یا موسیقیشان را به سختی میتواند تحمل کند.
در ادامه تلاش خواهم کرد با توجه به پژوهشها و تحلیلهای موجود به پرسشهای زیر پاسح دهم:
- ما چه چیزی از نسل Z میدانیم؟
- استارتاپها و کسبوکارها چگونه میتوانند با این نسل ارتباط برقرار کنند؟
- چه فرصتها، تهدیدها و پتانسیلهایی در این میان این نسل وجود دارد؟
لازم است بگویم که کلیشهها و جمعبندیهای نسلی، درک ما از جوامع را تحت تاثیر قرار میدهد. این دستهبندیهای مبتنی بر سن معمولاً فروکاستگرایانه و سادهانگارانه هستند و عوامل کلیدی مانند سطح تحصیلات، طبقه اجتماعی، نژاد و جنسیت را در تحلیلها حذف میکنند. با این حال، می توان بررسیهایی را نسبت به جاه طلبیها و آرزوهای نسلها ارائه داد.
به این نظرسنجی Deloitte با عنوان Global 2021 Millennial and Gen Z توجه کنید که نکات جالبی زیر را درباره نسل Z نشان میدهد:
- ۵۲٪ به خیریهها کمک میکنند.
- ۴۹٪ بر اساس اخلاق شخصی انتخاب میکنند که برای چه کسی کار کنند.
- ۴۰٪ داوطلب یا عضو یک سازمان اجتماعی، غیرانتفاعی یا خیریه بودهاند.
- ۴۰٪ در رسانههای اجتماعی برای جلب توجه افکار عمومی به یک موضوع اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی یا حقوق بشر محتوا ساختهاند.
- ۳۰٪ در یک تجمع، راهپیمایی یا اعتراض شرکت کردهاند.
و اما نسل Z، نسل دیجیتالیهای مادرزاد:
ویژگیای که نسل Z را از نسلهای قبلی خود متمایز کرده است تاثیرپذیری عمیق آنها از فناوری به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
نسل Z تمام عمر خود را با اینترنت و گوشیهای هوشمند و بازیهای رایانهای گذرانده و بیشتر از نسلهای قبلی خود با اینترنت و فناوری آغشته شده است. بخش بزرگی از ارتباطات میان اعضای این دیجیتالزادهها بر بستر شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مجازی شکل گرفته و در جریان است که با خود پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و روانی مختلفی را داشته است. این فضا به آنان امکان میدهد تا با دیگرانی که نمی شناسند تعامل برقرار کنند و در این تعاملات هر طور که دلشان میخواهد خود را بروز دهند.
طبق آمار مرکز ایسپا در سال ۱۳۹۷ چیزی حدود ۵۵ درصد از نوجوانان و ۸۱ درصد از افراد ۱۸ – ۱۹ سال ایرانی عضو یک شبکه اجتماعی بودهاند.
چیزی که برای نسل Z مهم است داشتن محبوبیت میان دایره بزرگی از دوستان و حضور در میان شبکههای ارتباطی از افراد مختلف است آن هم به صورت آنلاین. آنها برای جذب فالوئر ساعتها زمان میگذارند. با دوستان مجازی خود احساس صمیمیت زیادی میکنند و بیش از حد اطلاعات شخصی را در میان میگذارند که میتواند برایشان اثرات منفی و جدی داشته باشد. در واقع آنها بین دوستانی که بهصورت آنلاین پیدا کردهاند و دوستانی که در دنیای فیزیکی دارند، تفاوت قائل نمیشوند.
افزون بر آن، دسترسی گسترده به فضای مجازی آنها را با فرهنگها و دیدگاههای مردم و جوانان در کشورهای مختلف جهان آشناتر کرده و حس شهروند جهانی بودن را در آنان تقویت کرده است. این آشنایی، دیدگاههای اجتماعی و سیاسی آنان را تحت تاثیر قرار داده و خواستههای آزادی و عدالتخواهی و جهانیشدن در آنان را از نسلهای قبل بیشتر کرده است. این ارتباط جهانی همچنین آنها را در معرض چالشهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی، جنگ، فقر، نزاعهای اتمی، ناامنی آبی و غذایی، حقوق بشر، عدالت جنسیتی، پناهجویان و … قرار داده است.
از نظر محتوای مصرفی، سرگرمی و به ویژه گیمهای کامپیوتری یکی از پرمصرفترین محتواهای این نسل است. ترکیب بازی رایانهای با شبکههای اجتماعی (بازی های آنلاین و گروهی) یکی از جذابترین سرگرمیهای آنان به شمار میرود، و اکنون با ظهور متاورس، این موضوع از یک سرگرمی صرف، دارد در حال تبدیل شدن به نوعی زندگی اجتماعی در واقعیت مجازی است.
نسل Z، تمایل کمتر به درس خواندن و دانشگاه رفتن:
نسل Z نسبت به دانشگاه رفتن نظر کاملا متفاوتی از نسلهای قبلی خود دارد. اگر زمانی برای کسب درآمد و پیدا کردن کار، داشتن مدرک دانشگاهی الزامی بود اما نسل Z متوجه شده که امروزه با تغییر فضای کسبوکار، رویکرد مدرکمحوری به مهارتمحوری تبدیل شده است. اضافه بر این، روشهای جدیدی برای کسب درآمد بوجود آمدهاند که که در نسلهای قبلی میسر نبود مانند اینفلوئنسر شدن یا مدیریت پیج اینستاگرام.
نسل Z ها محاسبه میکنند که برای رفتن به دانشگاه و گرفتن یک لیسانس و فوق لیسانس باید شش سال از عمرشان را بگذارند و کلی هزینه کنند تا در آخر هم بدون هیچ توانمندی خاصی صرفا با یک مدرک به دنبال کار بگردند. آنها حساب میکنند که آیا این کار می ارزد یا نه؟
این نسل دریافته است که با یادگیری مهارتهایی که در بازار مشتری دارد آن هم به صورت خودآموز و بعد از کسب کمی تجربه میتواند شروع به کسب درآمد کند. به باور آنان کسی که این مسیر را پیش میگیرد شش سال از آن کسی که درسش را تمام کرده و از دانشگاه بیرون آمده جلوتر است.
جالب است بدانید سخنگوی سازمان سنجش کشور در سال ۱۴۰۰ اشاره کرده بود که در کنکور آن سال از میان یک میلیون و هشتاد و دو هزار داوطلب مجاز به انتخاب رشته، پانصد و سی هزار نفر انتخاب رشته کردند. آمار سال ۹۹ هم چیزی در حدود همان ۵۳ درصد بوده است. این یعنی نیمی از نسل Z هایی که میتوانستند وارد دانشگاه شوند نمیخواهند دانشگاه بروند. این امر باعث شده است که نیمی از ظرفیت دانشگاههای کشور خالی بماند. چراکه به گفته رئیس سازمان سنجش آموزش کشور ظرفیت دانشگاههای کشور در سال ۱۴۰۰ یک میلیون نفر است و انتخاب رشته پانصد و سی هزار نفری، یعنی خالی ماندن نیمی از ظرفیت دانشگاهها و خود این، دانشگاه ها را با کاهش درآمد و ساختمانهای پرخرج ولی بیاستفاده مواجه کرده است.
در دبیرستان ها هم روند عجیبی در حال شکل گرفتن است. انگار تمایلی که در نسلهای گذشته برای تحصیل در رشته ریاضی-فیزیک در دبیرستان وجود داشت برای نسل Z وجود ندارد و جای خود را به علوم تجربی داده است. امروزه والدین نسل Z وقتی اختلاف درآمد و سطح زندگی یک پزشک را با یک مهندس مقایسه میکنند تصور میکنند که اگر فرزندشان در یکی از رشتههای پزشکی قبول شود (به ویژه پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و یا فیزیوتراپی) به سطح بالایی از رفاه خواهد رسید. اگرچه این یک قانون اثبات شده نیست اما باید به آن ها حق داد. در حال حاضر درآمد یک پزشک عمومی تازهکار که بوتاکس تزریق میکند از خیلی از فارغ التحصیلان تازه کار رشته های دیگر بیشتر است. در نتیجه دانش آموزان به امید درآمد بالای رشتههای پزشکی، جذب رشته تجربی شدهاند تا جایی که در برخی از دبیرستانها رشته ریاضی حذف شده است. این موضوع در سالهای آینده میتواند تبعات جدی برای کشور داشته باشد. بر اساس آمار ارائه شده توسط محمد مهدی کاظمی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۵ درصد از دانشآموزان در رشته ریاضی تحصیل میکنند.
همین روند را میتوان در افزایش تمایل به گذراندن دورههای فنیوحرفهای به جای رشتههای نظری در میان نسل Z دید. در سال ۱۳۹۷ (قبل از شیوع کووید-۱۹)، علی زرافشان، معاون وقت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، از افزایش ۳۰۰ هزار نفری جمعیت دانشآموزی در رشتههای فنیوحرفهای و کار و دانش خبر داده بود. این رشته ها امکان یادگیری مهارت و ورود سریعتر به بازار کار را برای دانشآموزان مهیا میکنند.
برخی از پژوهشگران باور دارند که نسل Z از نظر اجتماعی و آموزشی توسعهیافتهتر از نسلهای قبلی خود هستند و بنابراین توانایی تبدیل شدن به هوشمندترین نسل را نیز دارند.
نسل Z تجربهای متفاوت از «درس» و «مدرسه» دارند. شیوع کرونا کاری کرد بجای از جلو نظام شنیدن در سر صف صبحگاهی، از زیر پتو و با یک چشم بسته و یک چشم نیمباز وارد کلاس آنلاین شوند و حاضری بزنند.
نسل Z و گرایشات سیاسی:
پژوهشها نشان میدهند که نسل Z متعهد به آزادی شخصی است. رفتارهای آنان در تقسیمبندیهای کلاسیک، جزو دستهبندی لیبرال قرار میگیرد اما بر اساس گفته فعالان و پژوهشگران، نسبت به نسل های قبلی خود به سرمایهداری باور بیشتری دارند.
از طرف دیگر بر اساس گزارشی که توسط اندیشکده دست راستی موسسه امور اقتصادی (IEA) در انگلیس منتشر شد، جوانان بریتانیایی به طور قطعی به سمت چپ گرایش پیدا کردهاند. تقریبا ۸۰ درصد آنان سرمایهداری را مقصر بحران مسکن در آن کشور میدانند، ۷۵ درصد معتقدند بحران تغییرات اقلیمی به طور خاص یک معضل ناشی از سرمایهداری است. و در مجموع، ۶۷ درصد آنان میخواهند در یک سیستم اقتصادی سوسیالیستی زندگی کنند. اگرچه به نظر میآید که نسل Zها خودخواه هستند و خود را بر دیگری ارجح میدانند اما قدرت تحمل و پذیرش عقاید، نژادها، سطح اجتماعی، جنسیتها و سلایق متفاوت و مخالف در این نسل نسبت به نسلهای قبلی بیشتر است. برخی جامعهشناسان آنها را نسل پلورالیست یا کثرت باور میخوانند.
جامعه شناسانی که ایران را پژوهش میکنند جامعه ایران را جامعه گذار مینامند یعنی جامعهای که با تغییرات و تحولات زیاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و رشد سریع فناوری و شبکههای اجتماعی روبرو است. در سالهایی که این نسل وارد دبستان و راهنمایی شده است تغییرات بزرگ سیاسی در ایران مانند جریان اصلاحات در حال رقم خوردن بوده است. با این حال درک آنها از رویدادهای مهم نسلهای قبلی خود مانند انقلاب و جنگ به شنیدهها و روایتها محدود است.
پس از اعتراضات و ناآرامیهای دیماه سال ۱۳۹۶ وزارت کشور پژوهشی انجام داد که بر اساس آن رحمانی فضلی، وزیر کشور وقت در گفتگو با روزنامه ایران، گفته بود که به غیر از نارضایتیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برای نخستین بار یک عامل جدید هم به عوامل نارضایتی افزوده شده و آن «شکاف عمیق نسلی» در ایران است. به گفته رحمانی فضلی، نسلی که حالا به سن کنشگری سیاسی رسیده و از طریق اینترنت، دسترسی بیحد و حصری هم به جهان و اطراف خود دارد، متفاوت عمل خواهد کرد.
پژوهشهای مختلف درباره ویژگیهای متولدین این نسل در کشورهای گوناگون نشان میدهد که این نسل اشتهای زیادی برای سردرآوردن از اوضاع و نیروهای پشت پرده وقایع دارد و گفتمان رسانهای را به راحتی نمیپذیرد.
نسل Zها احساسات خود را به راحتی بروز می دهند، و به گفتگو برای حل تعارضها و بهبود دنیا اعتقاد دارند. اعضای این نسل معتقدند تغییر با گفتوگو حاصل میشود. اهداف و انگیزه های مشترک برای انجام کارهای بزرگ و جدید آنها را گرد هم می آورد و بر اساس دادههایی که از شبکههای ارتباطی خود جمع میکنند، تحلیل میکنند و تصمیم میگیرند. خودسانسوری در این نسل کمتر دیده میشود و آن ها خواستههایشان را بدون رودربایستی و محافظهکاری مطرح میکنند و عقاید و نظرات خود را درباره اعضای خانواده، همکلاسیها، همکاران، دوستان و مدیران و حاکمیت با بیپروایی بیشتری بیان میکنند.
تحلیلگران با بررسی کنشهای این نسل در فضای مجازی به این نتیجه رسیدهاند که حکمرانی بر آنها نسبت به نسلهای قبل چالش انگیزتر خواهد بود چرا که این نسل بر خلاف نسلهای قبلی نسبت به وضع موجود معترض هستند.
با افزایش نقش سیاسی و اجتماعی نسل Z شاهد افزایش تقابل آنها با نسلهای قدیمیتر خواهیم بود. چرا که نسل Z مشکلات خود را ناشی از تصمیمات نسلهای پیشین میداند.
نسل Z، تعریف جدید خانواده:
سیاستها و شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور والدین متولدین نسل Z را به تک فرزندی سوق داده است.در این خانوادهها معمولا برابری بیشتری میان والدین وجود دارد و خانوادههای تک والد رایج است.
در ادبیات تربیتی به والدین این نسل، والدین هلیکوپتری میگویند. چرا که بیش از اندازه بر روی فرزندشان نظارت میکنند، بیش از آنچه لازم است در کارهای او دخالت مینمایند و خود را مسئول موفقیت و شکستهای فرزندشان میدانند. البته این موضوع، از ترس و نگرانی والدین از شرایط جامعه و اتفاقات و تجارب بدی که در زمان کودکی و نوجوانی خود داشتهاند ناشی میشود. بنابراین آنها تلاش میکنند برای رفع نیازهای فرزندشان امکانات آموزشی و رفاهی و تفریحی را در حد توان و حتی بیشتر از توانشان تامین کنند.
این روش تربیتی در کنار بیپروایی و پر رنگ شدن نقش فرزند در خانواده آرام آرام تعریف جدیدی را از خانواده بوجود آورده که به پدیدهای به نام فرزندسالاری منجر شده است. فرزندان مطیع نسلهای قبل به بچههای صاحبنظر و حاضر جواب امروزی تبدیل شدهاند و نقش آنها در خانواده پررنگتر از گذشته شده است. عدم استقلال فرزندان از پیامدهای فرزندسالاری است، چرا که همیشه تمامی خواستههای فرزند توسط والدین برآورده میشود و در نتیجه در آینده و در نبود والدین نمیتواند مشکلات و مسائل خود را حل کند.
همه این ها یعنی این که حجم سرمایهگذاری روی این نسل به نسبت نسلهای قبل بسیار بیشتر شده است. بنابراین این نسل را به مشارکت کنندگان فعال و مصرف کنندگان قهار و اثرگذار بر تصمیمات خرید والدین خود تبدیل کرده است.
نسل Z، اقتصاد و مصرفگرایی:
آنها از نظر مالی افرادی آگاه هستند و تمایل به خوداتکایی دارند. در خرج کردن محافظه کارند و پول هایشان را به باد نمیدهند. نسل Z به عنوان عوامل اثرگذار روی اقتصاد کشورها در حال مطرح شدن میباشد. برای مثال ۵۰ درصد از جمعیت هند نسل Z هستند. در هند و بسیاری از کشورهای دیگر، این نسل مورد توجه شرکتهای بزرگ قرار گرفته است و برای برقراری تعامل و استفاده از ظرفیتهای آنان چه به عنوان مصرف کننده و چه به عنوان کارمند سرمایهگذاریهای بزرگی را شروع کردهاند. بر اساس پیشبینیها ثروت این نسل در طول یک دهه آینده ۷ برابر میشود و کمتر از یک دهه دیگر به اصلیترین کنشگران سیاسی و اقتصادی در جهان تبدیل خواهند شد. آنها در سال ۲۰۳۰ میلادی سالانه حدود ۳ تریلیون دلار مصرف مستقیم خواهند داشت که معادل ۱۱ درصد از کل مصرف جهان است.
این قدرت خرید بالا، به اضافه تمام ویژگیهایی که برشمرده شد، نفوذ فرهنگی و سیاسی بزرگی برای آنان بوجود می آورد.
البته این مصرفگرایی همراه است با شکلهای جدیدی از مدلهای استفاده که لزوما به معنای مالکیت نیست. استفاده مشترک از خدمات و منابع مانند نمونههای تاکسیهای اینترنتی و فضاهای کاری مشترک در میان اعضای نسل Z جا افتاده است. آن ها دوست دارند سایر خدمات و محصولات را هم به این شیوه مصرف کنند.
افزون بر این، بیان هویت فردی با پوشیدن لباس های خاص و متفاوت، رنگ مو، انتخاب موسیقی و نوشتن بایوهای کشنده در اینستاگرام(!) نشان میدهد که فردگرایی آنها نسبت به نسلهای قبلی بیشتر است.
رفتار نسل Z ها به عنوان مشتری، بازگوکننده ارزشها و باورهای آنان است که خود تحت تاثیر فضای مجازی میباشد. آنها وقتی چیزی را بخواهند بخرند از شبکه ارتباطی آنلاین و مهارتهای اینترنتی خود به خوبی برای کسب اطلاعات از محصول و تجربه خریداران استفاده میکنند تا تصمیمهای منطقی بگیرند. نکته جالب اینجاست که تصمیم های آن برای خرید، احساسی، هیجانی و بهانهگیرانه نیست بلکه واقعگرایانه قبل از اقدام به خرید، گزینههای پیش رو را بدون توجه به نظر والدین، بررسی میکنند و تصمیمشان را میگیرند.
آن ها رفتار برندها را زیر نظر میگیرند و به شخصیت برند توجه می کنند. این نسل که همزمان با جنبش های metoo# و مثبتنگری به بدن (Body positivity) بزرگ شده اند نسبت به تبلیغات و بازاریابی شرکت ها حساس هستند و هرگونه بیاخلاقی از چشمان پنهان نمیماند.
فعالان اقتصادی میگویند نسل Z تشخیص میدهد که چگونه انتخاب هایشان نه تنها بر خود، بلکه بر جامعه و کل زمین تاثیر میگذارد. آنها تغییرات آب و هوایی را درک میکنند و به دنبال راههایی برای کمک هستند. این بدان معناست که توجه و پول آنها به سمت برندهایی میرود که به ارزشهای اخلاقی پایبند باشند و مستقیما در مورد موضوعات مهم موضع میگیرند. آنها بهویژه به دنبال برندهایی هستند که به طور مستمر به برنامه های خیریه کمک مالی میکنند و در برابر بلایای طبیعی و بیعدالتی بیکار و ساکت نمی نشینند.
استفاده گسترده این نسل از شبکههای اجتماعی فرصت مناسبی برای ایجاد ارتباط و جذب آنان توسط کسبوکارها تبدیل شده است. تعداد و حجم بالای فعالیت صفحات شرکتهای بزرگ و اینفلوئنسرهایشان در رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تیک تاک را میتوان گواهی بر این موضوع گرفت.
این نسل به صورت جدی در مورد محصولات و خدماتی که استفاده کرده است و شرکت سازنده آن در شبکههای اجتماعی نظر و بازخورد میدهد و به نظرات دیگران هم اهمیت میدهد.
نسل Z و بازار کار:
جوانان این نسل کار را به عنوان مبنایی برای هویتبخشی به خود رد میکند و در عوض آن را به عنوان وسیلهای برای رفع نیاز مالی در نظر میگیرند. بنابراین آنچه نسل Z را از سایر نسلها متمایز میکند، عزم آنها برای احساس خوشبختی و تعریف هویت خود با سایر جنبههای زندگی است نه صرفا کار. آنها از کارفرمایان انتظار دارند که این موضوع را به رسمیت بشناسند و مزایایی را که تعادل بین کار و زندگی را تشویق میکند، ارائه دهند.
در گذشته چنین چیزی وجود نداشت.
کار و شغل یکی از جنبه های اصلی هویت آدمها بوده و هست. البته همهگیری کرونا این وضعیت را برای همه، نه فقط برای نسل Z، تغییر داد. آدمها رابطه خود با کار را مورد ارزیابی قرار دادند و حالا به اهداف بزرگتر زندگی خود نیز فکر میکنند. بسیاری از نسل Zها در طی همهگیری کووید، در بحبوحه افزایش تورم و مشکلات اقتصادی، وارد نیروی کار شدهاند. بنابراین یاد گرفتهاند که مراقب خودشان باشند و دنبال شغلی میگردند که با سبک زندگی آنها بیشتر مطابقت داشته باشد.
بعضیها خیلی سادهانگارانه میگویند که این روزها هیچ کس نمیخواهد کار کند. موضوع این نیست که جوانها نمیخواهند کار کنند بلکه نسل Z نمیخواهد در شغلهایی کار کند که در آن دستمزد مناسب دریافت نکند، مورد تقدیر قرار نگیرد و بیش از حد کار کند.
نکته مهم دیگر این است که نسل Z کم کم دارد وارد بازار کار میشود و در کنار نسلهای قبلی خود (دهه شصتیها و قبلتر) شروع به کار کرده یا خواهند کرد. این نیروی تازه نفس با توجه به ویژگیهایی که دارد با خود انتظارات و اهداف شغلی را میآورد که ممکن است توسط همکاران نسلهای قبل درک نشود.
تعامل آنان در محیط کار با هم نسلیهای خود بسیار بیشتر از نسلهای قبلی است و لزوما با چارچوبها و مدلهای فکری نسل قبلی خود در انجام کارها همراهی ندارند.
این نسل بیشتر از نسلهای قبلی نتیجهگراست و میخواد زود برود سر اصل مطلب. میخواهد آزاد و راحت باشد، در قید و بند ساعت زدن و مرخصی گرفتن و … نباشد و به کمک شبکه ارتباطی خود با هر روشی و زمانی (نه لزوما آنچه که به او توسط مدیران دیکته میشود) کارش را انجام دهد.
نسل Z، و اقتصاد گیگی:
ترکیب نیروی کار به طور چشمگیری در سراسر جهان در حال تغییر است. رابطه سنتی کارفرما و کارمند با ظهور اقتصاد کارهای یا Gig Economy جایگزین شده است. کاره معادلی است که برای واژهی انگلیسی Gig انتخاب شده و به کارها و خدماتی با اندازههای کوچک گفته میشود که افراد با مهارتها و توانمندیهای خاص خود انجام میدهند و بابت انجامش دستمزد دریافت میکنند.
روزانه، هزاران نفر کار و شغل خود را ترک میکنند و مهارتهای خود را به یک کار جنبی درآمدزا با پتانسیل تبدیل شدن به یک کسبوکار تبدیل میکنند. در آمریکا بیش از ۴۰٪ از کارکنان در روشهای جایگزین مانند کار ساعتی، پروژهای، یا کارهای مشغول به فعالیت شدهاند.
در واقع کسانی که مشغول به انجام کاره هستند همان کارگران متخصصی هستند که تقاضا برای آنان زیاد است اما حاضر به استخدام تمام وقت در یک شرکت نیستند و در عوض پروژههای مختلف را با زمانبندیهای دلخواه قبول میکنند.
در این روش از همکاری، بیمه، سنوات، و پاداش سالانه معنا ندارد، از نظر هزینه برای کارفرما به صرفهتر است و «کاره-گر» ممکن احساس آزادی بیشتری داشته باشد و وقت و انرژی خود را صرف کارهایی که دوست دارد انجام دهد بکند. نمونههایی از کاره، پلتفرمهای تاکسی اینترنتی هستند که رانندگان، رابطه استخدامی با شرکت تاکسی اینترنتی ندارند. اضافه بر این افراد، وکیلها، نویسندگان، گرافیست ها، برنامه نویسان و … کاره را قبول میکنند.
لازم به توجه است که محرک قابل توجه رشد کارهها و کاره-گران «اقتصاد اشتراک گذاری» یا Sharing Economy است که مورد علاقه نسل Z میباشد. رشد این اقتصاد جدید از فقدان امنیت شغلی ناشی میشود. کارگران سنتی فهمیدهاند که اگر میخواهند نوعی از ثبات کاری داشته باشند باید به طور متفاوتی کار کنند.
نسل Z و کارآفرینی:
در یک نظرسنجی در آمریکا ۶۰ درصد از نسل Zها گفتهاند که کسبوکار خود را یا شروع کردهاند یا میخواهند شروع کنند. این کسبوکارها از راهاندازی کانالهای یوتیوب و توییچ گرفته تا بلاگری زیبایی یا سفر در اینستاگرام را شامل میشود.
این نسل به کارآفرینی دیدگاه متفاوتی نسبت به نسلهای دیگر دارد و بدون شک سطح بالایی از سواد دیجیتال و پذیرش فناوری را دارا میباشد. در یک نظرسنجی وقتی از شرکتکنندگان پرسیده شده که چه نوع کسبوکاری را میخواهند راهاندازی کنند، خردهفروشی اولین انتخاب برای نسلهای قبلی بوده اما نسل Z تنها نسلی بوده که ابتدا فناوری را انتخاب کرده است.
آنها نه تنها مشتاق راهاندازی کسبوکارهایی هستند که ریشه در فناوری دارند، بلکه از فناوری برای آموزش خود استفاده میکنند و به شدت به اینترنت به عنوان منبع اصلی آموزش متکی هستند.
در نوشتههای بعدی به روش هایی برای آزادسازی پتانسیل عظیم این نسل در راهاندازی کسبوکار، خلق ثروت، کارآفرینی و نوآوری خواهم پرداخت.
منابع و مراجع این مطلب
- مقاله الگوی رفتاری نسل بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام نوشته دکتر داتیس خواجهئیان، دکتر سیاوش صلواتیان، شقایق کلی، امیرحسین یزدانی
- مقاله شناسایی نسلها در محل کار ایران نوشته مراد مسافری قمی، عباسعلی رستگار، عادل آذر، حسین دامغانیان
- مقاله استفاده نسل زد از رسانههای اجتماعی نوشته یاسر بهشتی
- مقاله نسلهای ایکس، وای و زد و سیاستگذاری فرهنگی در ایران نوشته مسعود کوثری
- کتاب Hello Gen Z: Engaging the Generation of Post-Millennials نوشته Claire Madden
- کتاب Gigged: The End of the Job and the Future of Work نوشته Sarah Kessler
- کتاب Zconomy: How Gen Z Will Change the Future of Business نوشته Jason R. Dorsey و Denise Villa
- مقاله Uberization of labor and Marx’s Capital نوشته Guilherme Nunes Pires
- مقاله True Gen: Generation Z and its implications for companies توسط مکنزی
نوبت شماست:
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ چه چیزهای از نسل Z میدانید که فکر میکنید باید مورد توجه قرار گیرد؟
بسیار عالی و مفید
به نظرم تحلیل ها خیلی درست هستند.
بسیار پربار بود
سوالی که در ذهن من بعد از خوندن این مطلب مطرح شده اینکه تمام پتانسیل مثبتی که در این نسل وجود داره شاید بتونه دنیا رو تبدیل به جایی بهتر برای زندگی کنه ولی با توجه به تاثیر گذاری بسیار زیاد فناوری بر این نسل و در دست داشتن و هدایت کردن فناوری توسط نسل های گذشته این اتفاق آیا میتونه تاثیری بر این پتانسیلهای مثبت بذاره؟
دقیقا سوال من هم همین است، با توجه به متکی بودن و وابسته بودن این نسل به شبکه های اجتماعی، به راحتی یک ارگان یا یک کمپانی بزرگ میتواند با سیاستگذاری و تغییرات رفتاری از طریق رسانه، این نسل را قربانی اهداف خودش بکنه!
امیدوارم لااقل این نسل تو کشور ما بتونن به اون چیزی که ما همیشه ارزوشو داشتیم یعنی یه زندگی نرمال با أحساس آرامش برسن . نسل ما که سوخت و از بین رفت. کودکیمون تو جنگ و وحشت بمب و آژیر قرمز گذشت نوجوونیمون دنبال یه توپ پلاستیکی دویدن تو کوچه ها و جوونیمون زدن تو سرمون که نکنه با جنس مخالف حرف بزنی پر از تهدید و سرکوب ، واسه کنکور باید ۲۴ ساعته درس میخوندی بعد از دانشگاه میری سربازی بعد میخوای کار پیدا کنی کار نیست بعد میخوای ازدواج کنی مسکن نداری بعد میخوای زندگی کنی میبینی هر روز قیمتها یه جوری میره بالا که صبح تا شب هم کار کنی به هیچ جات نمیرسه. زندگیت میشه مثل کابوس. نه تفریحی، نه اوقات فراغتی، نه آزادی، نه دلخوشی نه آرامش .نسل ما هیچی نداشت خوبه این نسل بتونه حقش رو از حکومت و جامعه بگیره و مثل انسان زندگی کنه.
سلام و احترام
بنده منابع و مراجع را بررسی کردم ولی هیچ بخش از متن را در منابع و ارجاعات نیافتم. ممکنه لطفا ارجاعات دقیق را بفرمایید؟ چون برای استفاده علمی ارجاع دقیق نیاز هست
از منابع نقل به مضمون انجام شده است.
سلام من سمیناری داشتم با موضوع مهارت های ارتباطی خانواده و این مقاله بسیار کمک کرد به بیان ویژگی های نسل جدید ممنونم عالی بود
خوشحالم که برای شما و مخاطبانتون مفید بوده.
امیدوارم کسانی که معنی لزوم و حرمت آزادی در جامعه را نفهمیده اند بخود آیند کشف و بهره برداری از پتانسیلهای نسل Z ضرورت حیاتی امروز و آینده است