Podcast: Play in new window | Download
Subscribe: RSS
همزمان با مطرح شدن طرحی به نام تکاپو با هدف اشتغالزایی و توسعه اقتصادی سریع کشور، در هقته های اخیر در جلسات مختلفی با موضوع بررسی وضعیت فناوری اطلاعات، و پتانسیل های آن برای توسعه اقتصادی و اشتغالزایی، به عنوان یک فعال حوزه فناوری اطلاعات و کارآفرینی، حضور داشتم و در کنار استادان دانشگاه، مدیران و مسوولین مربوطه، موارد متعددی بحث و بررسی شد. نکاتی را که در این جلسات مطرح کردم و یا فرصت نشد ارائه کنم را در ادامه خواهم آورد. امیدوارم انتشار این مطالب موجب شود تا همفکری بهتری در این زمینه در وبلاگستان ما بوجود آید.
آنگونه که به نظر می رسد مهم ترین اهداف طرح تکاپو که توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اجرا می شود، توسعه اشتغال، رونق اقتصادی در جامعه، ارتقای درآمد و معیشت، و رسیدن به حداکثر سود (معیشت مردم) در کوتاه ترین مدت است.
اقتصاد دانش بنیان و فناوری اطلاعات:
دنیای امروز، به سرعت به سمت اقتصاد بر پایه نوآوری در حال حرکت است. کشورهایی که توسعه اقتصادی دارند آن هایی هستند که اجزایشان فعالیت های اقتصادی نوآورانه بیشتر و پایدارتری دارند. هدف اصلی، ایجاد جامعه ایی بر پایه اقتصاد دانش محور است.
در سال ۲۰۱۴ دیگر مزایای فناوری اطلاعات بر کسی پوشیده نیست. اما جهت یادآوری تعدادی از آن ها تیتروار، عبارتند از:
۱. رشد و توسعه پایدار اقتصادی:
- اشتغالزایی و خود اشتغالی
- تولید ثروت و کاهش فقر
- افزایش تولید ناخالص ملی
- دسترسی به بازارهای جهانی
- کاهش هزینه ها و صرفه جویی
- پایین بودن هزینه ها و سرمایه لازم برای راه اندازی کسب و کار
- ایجاد امکان ورود شرکت های کوچک به عرصه رقابت
۲. بهبود فرهنگ و تاثیر اجتماعی از طریق:
- ایجاد شفافیت و نظارت مردمی در روندهای سیاسی – اجتماعی
- تولید آسانتر و کم هزینه تر، و پخش وسیع تر محصولات فرهنگی
- افزایش سطح تحمل جامعه
- افزایش آگاهی و کاهش جرایم
- ایجاد آرامش و صلح جهانی، با شناخت بیشتر و برقراری ارتباط مستقیم میان ملت ها
۳. توسعه بهداشت فردی و جمعی:
- آموزش بهتر و وسیع تر موارد بهداشت و درمان در راستای خودمراقبتی
- تسهیل ارتباطات میان بیماران، پزشکان و مراکز درمانی
- ایجاد نظارت مردمی
۴. توسعه و بهبود آموزش و پرورش:
- استفاده از فناوری های نوین در آموزش
- ترویج خودآموزی و خودیادگیری
- در دسترس داشتن منابع جدید و به روز آموزشی و پژوهشی
- کاهش هزینه های آموزش
- تسهیل ارتباطات دانش آموزان، دانشجویان، استادان، مراکز آموزشی
- ایجاد بستر استعدادیابی و پرورش آن ها
موانع توسعه اقتصادی به کمک فناوری اطلاعات:
اما در کشور ما، موانع متعددی بر سر راه عملیاتی شدن این پتانسیل ها وجود داشته و دارد. در ادامه مختصری درباره این موانع و مشکلات آمده است:
مانع ۱: زیرساخت های نامناسب که خود شامل زیر ساخت های سخت افزاری و نرم افزاری می شود.
زیرساخت های ارتباطی:
منظور از زیر ساخت های سخت افزاری، عیان ترین آن، یعنی زیرساخت های ارتباطی شبکه ایی (اینترنت) است که در کشور ما اگر چه در حال پیشرفت است اما سرعت این پیشرفت در مقایسه با کشورهای در حال توسعه مشابه، مانند مقایسه سرعت لاک پشت و جت است.
اما، نوع دیگری از زیر ساخت ها که کمتر به آن توجه شده است، زیر ساخت های نرم افزاری است. منظور از آن، بسترها و سازوکارهای حقوقی، قضایی، آموزشی و اداری است. برای مثال پس از چند سال ورود سیستم های اتوماسیون اداری به ادارات و سازمان های ما، هنوز، مفهوم امضای دیجیتالی بیشتر صورت یک لطیفه به خود گرفته است تا واقعیت. طوری که در ادارات و سازمان ها، پایِ نامه ها، تصویر امضای قرار داده می شود و به جای امضای دیجیتالی قالب شده است. که دلیل آن عدم وجود زیرساخت های حقوقی برای پذیرش امضای دیجیتالی ( در معنای درستش) از جانب ذیحسابان، بانک ها، و ادارات و سازمان های دیگر است.
دانشگاه ها، آموزش عالی و فنی:
از طرف دیگر، با نگاهی به وضعیت فارغ التحصیلان جویای کار، به نظر می رسد کیفیت آموزش رشته های فناوری اطلاعات در دانشگاه ها در حال افت است. دلایل زیادی برای این می توان برشمرد که برای طولانی نشدن مطلب از آن گذر می کنم. تنها یک سوال و آنهم اینکه چرا باید در یک دانشگاه معتبر و باقدمت کشور، پذیرش رشته فناوری اطلاعات در سال جدید حذف شود؟!
دانشگاه های ما دانش آموز را به دانشجو تبدیل نمی کنند. یعنی جویندگی ایی برای دانش در دانشجویان به چشم نمی خورد. دانشگاه های ما علم را آموزش دهند اما روش یافتن علم را آموزش نمی دهند. آنقدر سرعت تغییر و تحول در صنعت فناوری اطلاعات و کامپیوتر زیاد است که دانشگاه های ما بسیار دیر و با تاخیر چند ساله در تدوین و ارائه برنامه آموزشی برای اکثر مطالب روز بازار روبرو هستند. در واقع خروجی دانشگاه های ما، مهارت های لازم برای استخدام فوری را ندارند. بلکه فارغ التحصیل پس از خروج از دانشگاه باید ماه ها وقت بگذارد تا با واقعیت های بازار آشنا شود و خود را از نظر علمی به سطح روز بازار برساند تا شانس استخدام پیدا کند.
پذیرش عمومی جامعه:
همچنین، سطح سواد فناوری اطلاعات در میان مردم، بسیار پایین است. تا جایی که شکاف دیجیتالی میان نسل های مختلف در ایران بسیار عمیق است. اکثریت نسل قدیم، نسل جدید را برای درگیر شدن بیش از اندازه با ابزارهای دیجیتالی (موبایل و کامپیوتر) سرزنش می کند و نسل جدید، به نسل قدیم به عنوان افراد عقب مانده و متحجر می نگرد. در طی چند سال، دوره های متنوعی با عنوان ICDL با هزینه های کلان بخصوص برای کارکنان دولت برگزار شد اما ظاهرا نتیجه این دوره ها و ارائه مدرک ها، آنگونه که انتظار می رفته نبوده و نیست.
مانع ۲: کاربردپذیری عمومی نامناسب و ناکافی
یکی از مهمترین مشکلات توسعه نیافتگی فناوری اطلاعات بخصوص در حوزه نرم افزار، عدم وجود تعداد کافی از کاربردهای بومی مهم، تاثیر گذار، و پایدار در زندگی روزمره مردم است.
کاربرد امروز فناوری اطلاعات در زندگی عوام مردم، جز چند مورد سطحی، بیشتر نیست. یارانه، ثبت نام کنکور، شبکه های اجتماعی، ایمیل، و سرگرمی. که در واقع جنبه سرگرمی آن بسیار بیشتر است از جنبه تجاری، فرهنگی، یا اجتماعی آن. توجه داشته باشید که منظورم از عوام مردم، شمایی که این مطلب را می خوانید نیست. عوام مردم، که بیشترین قشر جامعه را تشکیل می دهد، کاربردی جز یارانه، ثبت نام کنکور یا فیسبوک برای فناوری اطلاعات قائل نیستند و شاید بیشتر از آن هم انتظاری ندارد. که البته علتش آن است که نمونه های موفق که بتواند بر زندگی شان تاثیر بگذارد ندیده اند. اگر چه سرعت و میزان نفوذ اینترنت در جامعه بیشتر شده است و به لطفِ چین ورود تعداد زیادی از گوشی های همراه هوشمند ارزان قیمت، عوام جامعه هم به این گوشی ها دسترسی دارند اما روش های استفاده ی این قشر از جامعه از این گوشی ها، تماس تلفنی، پیامک، و در صورت دسترسی به اینترنت، سرویس های ارتباطی رایگان مانند وایبر و واتس اپ و … و فیسبوک است.
به عنوان شاهد دیگری بر این حرف، از شما دعوت می کنم سری به پرفروش ترین اپ های موبایل در مارکت اندرویدی «کافه بازار» بزنید. رتبه های اول این مارکت، اپ های زرد مانند اپ های جک، لطیفه و پیامک های طنز است. یعنی به عبارت دیگر، عوام جامعه دغدغه ی فناوری اطلاعات را ندارد و همچنین تصور نمی کند که فناوری اطلاعات می تواند دغدغه هایش را کاهش دهد.
مانع ۳: دیدگاه نامناسب و سطحی برخی از مدیران و مسوولین دولتی:
برخی از مدیران میانی ظرفیت پذیرش انجام کارها را به روشی غیر از آنچه یاد گرفته اند ندارند. کوتاه بینی ها و برنامه ریزی های کوتاه مدت و سطحی دارند و به توسعه پایدار نمی اندیشند. با توجه به اقتصاد دولت محور در اغلب استان های کشور، اینگونه مدیران باید چشمانشان را به روی دنیا و یا حتی استان های پیشرو باز کنند.
یک مثال:
شهرداری مشهد برنامه دارد تا تمامی خیابان های منتهی به حرف امام رضا (ع) را به اینترنت بی سیم رایگان مجهز کند. به نظر می رسد مشابه این حرکت ها در شهرهای دیگر با ممانعت و اشکالتراشی های زیاد روبرو شود. مسائلی که معمولا به دلیل ناآگاهی یا خودسانسوری بیش از اندازه به مخالفت با چنین طرح هایی ابزار می شود، در استان های دیگر هم ممکن است وجود داشته باشد اما برای آن چاره مناسب و راه کار لازم اندیشیده می شود و در نتیجه ضعف برنامه ریزی و مدیریت اجرایی را با پاک کردن صورت مساله، بر طرف نمی کنند!
شاید در چشم افراد سطحی نگر این برنامه ی مسوولین شهرداری مشهد چندان به هزینه هایش نیارزد و توجیه اقتصادی نداشته باشد اما پشت پرده ی چنین پروژه ی بهروز و مدرنی آن است که وقتی اینترنت پرسرعت به صورت رایگان یا با قیمت خیلی پایین در دست افرادی باشد که در هتل ها، مراکز تجاری و تفریحی خیابان های منتهی به محوطه حرم در حال تردد یا اقامت هستند باشد، به احتمال زیاد آن ها عکس هایی از خودشان را در آن محله ها و خیابان ها، درمحوطه حرم، با زمینه گنبد و زائران و … می گیرند و در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و ایستاگرام و … با دوستانشان در سراسر دنیا به اشتراک می گذارند. نتیجه این امر، شناساندن مشهد، بالا بردن پتانسیل جذب توریست و زائر، کمک به رونق اقتصادی آن شهر و البته تبلیغات مذهبی و فرهنگی است.
مانع ۴: مدل های کسب و کار ناکارآمد
مدل های کسب و کار و روش های درآمدزایی که توسط کسب و کارهای فناوری اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرد، گاها اشتباه و دور از روند ها و ترندهای جهانی است. برای نمونه، تعداد زیادی از شرکت های فناوری اطلاعات در کشور، خدمات سفارشی ارائه می کنند. مانند: طراحی سایت، تولید نرم افزار، انجام پروژه های شبکه، امنیت و … به صورت سفارشی و به درخواست مشتریان. اگرچه این روش، اشتباه نیست اما راه رشد هم نیست. مدل های کسب و کار که بر اساس اجرای پروژه های سفارشی بناشده اند، قابلیت تکرارپذیری و مقیاس پذیری، یعنی دو عامل مهم رشد، را ندارند. در حالیکه راه حل بهتر، تولید انبوه یک محصول و ارائه آن به تعداد بیشتری از مشتریان است.
اضافه بر آن، بسیاری از ایده های نوپا در این حوزه، نوآوری چندانی ندارند و حول تکرار و بازتولید محصولات و ایده های موفق داخلی و خارجی است. انواع شبکه های اجتماعی که می خواهند فیسبوک ایران شوند، یا انواع بسترهای وبلاگ سازی که می خواهند بلاگفا و پرشین بلاگ بعدی باشند.
مانع ۵: معضلات پرداخت الکترونیکی
یکی از عوامل موثر در رشد فناوری اطلاعات، امکان انجام امورات روزمره اقتصادی از پرداخت قبوض گرفته تا خرید و … به کمک بسترهای اینترنتی است. خوشبختانه در چندسال اخیر بانکداری الکترونیکی دچار تحول شده است و بانک های پیشرو در این زمینه مانند بانک سامان، توانسته اند به چنان موفقیت هایی برسند که ترس دیگران از مسائل امنیتی بریزد و دیگر بانک ها به دنبال خود بکشند و این تحولات فراگیر شود.
اما در اینجا لازم است تا به یک معضل بزرگ در پرداخت الکترونیکی اشاره نمایم. این مساله آنقدر بزرگ است و آنقدر بر روی روندکار و فعالیت کسب و کارهای مبتنی بر پرداخت الکترونیکی اثر منفی گذاشته است که باید به آن به عنوان یکی از سیاه چاله های فناوری اطلاعات کشور نگاه کرد. طنز آن هم در این است که در حالیکه فناوری اطلاعات آمده است تا بروکراسی اداری را کنار بزند، و کارها را تسهیل کند، هنگامی که یک روند کاری نادرست بر روی یک گلوگاه فناوری اطلاعات قرار داده شود، بروکراسی نه تنها از میان نمی رود بلکه به آزار دهنده ترین شکل ممکنش، تبدیل به خنجری در گرده ی کسب و کارهای اینترنتی می گردد.
این مساله، که با اجرای درست آن می توانست به نگین فناوری اطلاعات ایران تبدیل شود، اینماد یا همان نماد اعتماد الکترونیکی است که جزو موارد لازم برای اعطای درگاه پرداخت بانکی به کسب و کارهای اینترنتی می باشد. باید تاکید کنم که خود ماهیت وجود چنین نمادی ممکن است بتواند بر بالابردن سطح اعتماد مشتریان اثر مثبت بگذارد (پژوهشی در اثبات یا رد این گفته در زمان نگارش این مطلب، در اختیار نگارنده نیست.) اما روند نادرست اجرای آن، مشکل اصلی را بوجود آورده است.
اگرچه تا کنون آماری از میزان رضایت سنجی مخاطبان آن وجود ندارد اما در گفتگوهای متعدد با افراد مختلف، از کارآفرینان برتر کشور گرفته تا فروشگاه های کوچک اینترنتی، همگی سطوحی از نارضایتی را از روندهای بررسی و اعطای آن نماد، ابزار کرده و می کنند. این نارضایتی تا آنجایست که موجب رونق و توسعه خیلی خوب کسب و کار شرکت های واسطه و کارگزاران پرداخت الکترونیکی خصوصی شود. وجود این شرکت های واسطه، فلسفه وجودی ای نماد را زیر سوال برده است چرا که حالا هر فرد حقیقی یا حقوقی می تواند بدون نیاز به اخذ آن نماد، درگاه پرداخت بانکی (واسطه) داشته باشد.
به این ها، کاربرناپسندی، طراحی نازیبای پورتال نماد الکترونیکی، ناآگاهی و انعطاف ناپذیری کارشناسان تلفنی آن، افشای ناخواسته آمار بازدید سایت ها که گاها جزو اطلاعات مهم و محرمانه یک کسب و کار اینترنتی است و … را اضافه کنید.
مانع ۶: سرمایه گذاری ناکافی و غیر متمرکز
یکی دیگر از دلایل عدم توسعه اقتصاد فناوری اطلاعات، عدم سرمایه گذاری مناسب در این حوزه است. در حال حاضر در کشور، سرمایه ی عظیمی در بخش عمرانی جذب شده است و بازگشت سرمایه بالایی را به وجود آورده است. البته این تراکم سرمایه در این بخش امری همیشگی و پایدار نخواهد بود. به قول وزیر محترم اقتصاد، آقای دکتر طیب نیا، در همایش بهبود فضای کسب و کار ایران، یکی از مشکلات اقتصاد حال حاضر کشور، اسارت سرمایه در خاک و دیوار است. (نقل به مضمون)
شاید یکی از دلایل این عدم سرمایه گذاری مناسب، عدم وجود کسب و کارهای موفق بوده است تا بتواند فناوری اطلاعات برای سرمایه گذارانی است که به دنبال بیشترین بازگشت سرمایه هستند جذاب کند. خوشبختانه اخیرا، رشد بالا و سوددهی زیاد کسب و کارهایی بزرگ مانند شرکت های مخابراتی و تلفن همراه، توزیع کنندگان اینترنت، تولید کنندگان نرم افزاری مانند شرکت همکاران سیستم، و فروشگاه های اینترنتی مانند دیجی کالا توانسته است توجه سرمایه گذاران پیشرو را به این حوزه بیشتر جلب کند.
یکی از دلایل دیگر عدم سرمایه گذاری، دید سطحی برخی از مدیران، مسوولین و سرمایه گذاران به فناوری اطلاعات است. آن ها فناوری اطلاعات را یک کالای لوکس و فانتزی می بینند و کاربردی بیشتر از داشتن یک وب سایت برای سازمانشان، اتوماسیون اداری، یا گوشی همراه هوشمندشان نمی ببینند و اگر هم ببینند، آن را برای ایران زودهنگام تصور می کنند.آن ها نمی توانند باور کنند که می توان از طریق کسب و کارهای نوآورانه فناوری اطلاعات به سودهای سرشار رسید. البته همانطور که گفته شد، این دیدگاه در حال تغییر است.
تصحیح یک دیدگاه رایج نادرست:
در پایان باید به یک تصور اشتباه در این رابطه اشاره نمایم. همانطور که گفته شد، راه اندازی کسب و کار در فضای فناوری اطلاعات بسیار کم هزینه است و با سرمایه ایی خیلی کم قابل انجام است. اما به اشتباه نباید این امر را به تمامی مراحل یک کسب و کار تعمیم داد. اگرچه راه اندازی و شروع کسب و کارهای فناوری اطلاعات کم هزینه است اما در ادامه کار، آن ها هم مانند هر کسب و کار دیگری برای بقا، رشد و توسعه، به سرمایه نیاز خواهند داشت. در داقع، بدون سرمایه، آن کسب و کارها یا دوام نخواهند آورد یا در بهترین حالت در کوچکترین اندازه خود باقی خواهند مانند.
در نوشته های بعدی تلاش خواهم کرد تا راه حل های متناسب و مناسب را برای غلبه بر موانع ذکر شده بیان نمایم.
نوبت شماست:
دوستان، شما چه فکر می کنید؟ لطفا دیدگاه ها و نظراتتان را با من و دیگر خوانندگان خوشفکری در میان بگذارید.
سپاس از مطلبی که برای نوشتن و انتقالش زمان گذاشتید.
به نظرم سهم آموزش و پرورش به عنوان اولین نهادی که از ابتدا بچه ها رو آموزش میده بسیار قابلِ توجهِ.
دلیلشم اینه که اگه بچه ها با آموزش به موقع و مناسبی پیرامون این موضوعات در این دوران آشنا بشن و حتی پروژه هایی به صورت فراگیر برای همه مدارس اعم از دولتی و غیر انتفاعی تعریف بشه 2 تا حسن داره که یکیش آشکارِ و دیگری پنهانِ;
اولیش که خیلی هم واضحه; آشنا شدن بچه ها از کودکی با راه اندازی کسب و کارهای مناسب و جدیدِ که به قول شما الزاماً طراحی سایت، تولید نرم افزار، انجام پروژه های شبکه، امنیت و … نیست.
و دوم اینکه پدر و مادر برای پیشبردِ پروژه می بایست به بچه هاشون کمک کنن و غیر مستقیم با این موضوعات آشنا میشن و خودش میتونه به نوعی آموزش غیر مستقیم برای والدین و حتی خانواده باشه. (این یعنی آموزش غیر مستقیم و سازنده به درصد بالایی از اقشار جامعه)
و کلاً به نظر من سهم آموزش های مناسب، سازنده و کاربردی خیلی خیلی چشمگیرِ چون شاید کسی بچه مدرسه ای نداشته باشه اما اگه دولت سیاست هایی رو برای آموزش های درست و جذاب (و نه مدارک ICDL!) برای اقشار مختلف لحاظ کنه، قطعاً پس از طی یک دوره گذار، به سطح قابل قبولی از ایجاد اعتماد مبنی بر سرمایه گذاری و شروع کسب وکار در این حوزه حتی توسط مردم خواهیم رسید.
مورد دیگه که خیلی مهمه و داره به صورت جدی به این فضا آسیب وارد میکنه دانشگاهه;
دانشگاه با ارائه یک درس سه واحدی به نام کارآفرینی که خیلی شبیه همون مدرک ICDL هست فکر میکنه که داره دانشجوها رو با این تفکر و راه اندازی کسب وکار در همه حوز ها آشنا میکنه (ولو دیر!)
در صورتی که توی دانشگاه مرتباً پیرامون تعاریف متعدد و خسته کننده ای که راجع به این واژه وجود داره زمان داره سپری میشه و اتفاق خاصی مبنی بر آموزش هایی پیرامون موارد موجود و همچنین توضیح و توسعه اقتصاد دانش بنیان در حوزه فناوری اطلاعات نمی افته.
مورد سوم که به ذهنم میرسه در سایه بودن کسب و کارهای موفق این حوزه است که جدای از نداشتن سیاست های دولتی مبنی بر ترویج این دیدگاه، اینطور به نظر میرسه که نمونه های موفق ایرانی، خودشون هم میلی به آشکار کردن خودشون ندارن و عملاً درصد خیلی بالایی از مردم اصلاً نمیدونن که همچین موقعیت و فرصت بسیار خوب و پولسازی در اطرافشون وجود داره!! و وقتی توسعه فکری نسبت به این مسئله پیدا نشده پس هنوز باید شاهد اسارت سرمایه در خاک و دیوار باشیم.
یا اگر هم نمیخوان در سایه باشن قلق گیری نکردن و هنوز به طور مناسب یا کافی خودشونو نشون ندادن.
به نظرِ من توسعه هر چیز از توسعه فکر و دیدگاه نسبت به اون مسئله به وجود میاد، چون موارد به خودی خود معنایی ندارن و ما هستیم که بهشون هویت میدیم، بنابراین باید دنبال راهی باشیم که صدامونو به بیرون از افراد تحصیل کرده، علاقه مند، پیگیر و دغدغه مند این حوزه برسونیم چرا که قبل از اسارتِ سرمایه در خاک و دیوار، فاصله فکری و تجربی دوستان این حوزه با دیگران (که می تونه مردم عادی و با اطلاعات ناکافی ولی علاقه مند باشه تا مسئولینی که دیدگاهِ سنتی شون همه رو اسیر کرده(!) ) بسیار زیاده.
خانم فرضی عزیز، ممنون از ابراز نظرتان
به نکات خیلی اشاره کردید. اشاره به سهم آموزش و پرورش، و همچنین در سایه بودن کسب وکارهای موفق فناوری اطلاعات بسیار بجا و قابل تامل است.
به نظر من ۳ مانع اصلی وجود دارد
۱- نبود زیرساختو بستر مناسب
۲- نبود سرمایه گذار و درآمد تضمینی
۳- دید مسئولان به بازار مجازی
مثلا همین سخنان آقای روحانی در جشنواره فاوا که چه نقدهایی از آن شد و می گویند این کارها برای ایران زود و باید رئیسجمهور کار خود را بکند و به جامعه مجازی کاری نداشته باشد. نمونهای از این نقد روزنامه کیهان داشت. الان در ایلات متحده منبع درآمد کشور از راه اینترنت و فناوری است در حالی که تنها منبع درآمد ایران، نفت و گاز است که آن نیز در زمان تحریم که صادر نشد نزدیک مردم ایران را به گدایی برساند.
واقعا اگر بستر لازم آماده شود، به سرعت پیشرفت خواهد کرد فقط آماده شود.
ولی با این همه امیدوارم با پیگیریها رئیسجمهور و بعضی مسئولان، فضای مجازی حال بهبود یابد.
ممنون، مقالهیتان بسیار زیبا بود و دست روی جاهای حساس گذاشته بود.
تشکر می کنم از حسن توجه شما
امید ما هم همین است.
مطلب بسیار عالی بود … درود بر شما…احسنت…
سهیل عزیز
ممنون ازنوشته خیلی خوب شما
به نظر می آید در تلاش برای تشخیص یک ساختار یا چارچوب برای مشکلات فناوری اطلاعات بوده اید.
این برای آسیب شناسی و عارضه یابی کار خوب است گرچه می توان مشکلات دیگر را هم اضافه کرد.
اگر بعدا بتوانید به هرکدام از مسائل بیشتر پرداخته و آنرا بیشتر باز کرده و عمیق تر هم بشوید بهتر می شود. البته هر کدام در مجموعه مقالاتی.
به نظر می آید فضای نوشته های کارآفرینی مقداری دچار تکرار شده است.
اگر در کنار آن راه حل هایی محسوس و عملی هم ارائه شود بهتر می شود.
به عنوان مثال در این مدت که در حال بازآموزی دروس دانشگاهی می باشم متوجه شدم که سیستم آموزش آی تی در کشور ایرادات اساسی دارد
اساتید و منابع از فقر شدید اطلاعاتی رنج می برند تا جاییکه دامن بهترین اساتید و بهترین دانشگاه های کشور را گرفته است.
متوجه شدم که آنچه به ما آموختند نه مهندسی نه علمی بوده است بلکه مجموعه ای پراکنده و بی هدف از کلیات نامشخص فناوری اطلاعات بوده است
در هر حال موفقیت نوشته های شما بر این است که تفکیک شده و نوشته های جدید مبتنی بر تعمیق و ریشه یابی و چاره یابی هم ارائه شود.
موفق باشید دوست عزیز و فعال من
چاره خواه
دزست می فرمایید، عارضه یابی این مشکلات و موانع نیاز به موشکافی و بررسیهای دقیقتر دارند. امیدوارم شما و دوستان دیگر فعال در این زمینه تحلیل های خودتان را ارائه فرمایید تا در فضای وب همفکری صورت گیرد.
یک موردی که بنظر من میتواند به فضای فناوری اطلاعات در ایران کمک کنه، برگزاری گردهماییهایی است که در آن شرکتهای موفق از دیگر کشور در آن شرکت دارند. در این گردهمایی ها، کنفرانسها٬ سمینارها و نمایشگاه ها، تبادل اندیشه و راهکارها به جامعه کم و بیش نوپای فناوری اطلاعات ایران کمک خواهد کرد تا چالش هارا شناخته و مسیر درستی را پیش بگیرد.
تو جامعه ما دارن همایشها و رویدادهای حوزه فناوری اطلاعات رو با شرکتهای هرمی مقایسه میکنن، من به عنوان برگزارکننده چند رویداد بودم برخوردهایی دیدم که فهمیدم مشکل خیلی ریشهای تر از این حرفاست، اینترنت و فناوری اطلاعات در ذهن و اندیشه عموم مردم به سان یک شیطان هست که باید ازش دوری کنن.
عالی بود آقای عباسی دستت درد نکنه مشکلات دیگری که میتوانیم به آن اشاره کنیم .
1. عدم دسترسی به سیستم های بانکی و پستی جهانی ایران را شبیه جزیره کرده و مردم در خوشبینانه ترین حالت در ایران مشغول مبادله کالا به کالا و تهاتر هستند در حالیکه اگر ایران بتواند عضو سازمان تجارت جهانی شود و کارآفرینان ما به سیستمهای پستی و بانکی جهانی متصل شوند ارز آوری و رونق اقتصادی فناوری اطلاعات بسیار بالا خواهد رفت .
2. در بخش آموزش جای آموزش های کارآفرینی برای دانشجویان خالیه و همچنین ندانستن زبان انگلیسی برای ارتباطات و یا وارد شدن به بازارهای دیگر متخصصان و کارآفرینان ایران را عقب نگه داشته .
از خواندن مقاله لذت بردم .موفق باشید
ممنون. لطف دارید.
نکات قابل توجهی را اشاره کردید. متشکرم.
من یک مورد خیلی خیلی ریشهای و فرهنگی و ناشی از تربیت ناصحیح همه ما به ذهنم رسید. ما در یک طرف دانشجویان و فارغالتحصیلان فناوری اطلاعات رو داریم و در یک طرف دیگه افرادی که دورههای حوزه فناوری اطلاعات رو در فنی حرفهای، مدیریت صنعتی و غیره به صورت عملی یاد گرفتن.
جو موجود بین این دو گروه، که این دسته گروه مقابل رو بیسواد میدونن و بالعکس و هر کسی فقط دانش خودش رو قبول داره یکی از مضرترین وضعیتهای موجود هست.
تا زمانی که ما نتونیم شکاف بین دانش و فرهنگ این دو دسته رو از بین ببریم، جوی مثل پرتال ای-نماد و واسطههای پرداخت الکترونیکی تشدید میشه.
تا زمانی که یکپارچگی توی جامعه به وجود نیاد، تا زمانی که فرهنگ از ریشه درست نشه، نمیشه انتظار داشت فناوری اطلاعات توی جامعه ما رشد کنه.
ما در جامعهای هستیم که به جای ایجاد فرهنگ و ورود محصول، محصول وارد میشه و بعد ممنوع و محدود میشه. پس تا خودمون به صورت فردی و اطرافیان فرهنگش رو ریشهای ایجاد نکنیم نمیشه انتظار پیشرفت داشت.
– – –
پینوشت: اسم آهنگ توی پادکست رو بهم بگین ممنون میشم.
درست است. ابتدا باید فرهنگ سازی شود. اما مساله اینجاست که به هرحال واقعیت جامعه این است که فرهنگ سازی انجام نمی شود و به نظرم مهم آن است که در این جامعه با این شرایط بتوانیم کاری انجام دهیم و تغییری ایجاد کنیم.
—
نام آهنگ پادکست: Cloud Number 9 است با صدای Bryan Adams
با سلام
اشاره بنده ربطی به موضوع شما ندارد. فقط به نظر بنده می توانیم برای بهتر و گویاتر بودن این کلمه به جای نوشتن “استارتاپ” بنویسیم “استارت آپ” فک کنم صحیح تر باشه.
موفق و موید باشید
جناب آقای عباسی عزیز، فعال و خوشفکر گرامی
سلام
ابتدا ممنونم که این مطلب خوب را نوشتی و دوم عذر میخواهم که من با تاخیر مطلب را میخوانم، اما نظر به اهمیت موضوع حیفم آمد چند نکته را خدمت شما و دوستان دیگر بیان نکنم که میتواند مکمل مطالب اعلام شده جنابعالی باشد:
۱- در حوزه زیرساخت عدم اجرای قوی قانون کپیرایت و عادت همه ما به کپی غیرمجاز محصولات نرمافزاری، خود مانع جدی برای سرمایهگذاری در این حوزه است. علاوه بر این، یک حوزه بسیار بزرگ در این صنعت، خدمات فناوری اطلاعات است که استانداردهای مناسبی برای این حوزه تعریف و اجرا نشده است. برخی جنبههای صنعت فناوری اطلاعات هم هنوز در داخل کشور ناشناخته مانده است.
۲- در حوزه مهارت و آموزش هم ضمن تأیید مطالب شما و سایر دوستان، ذکر یک نکته خالی از لطف نیست که برخی حوزهها نظیر تحلیل کسب و کار، اصولا در آموزشهای دانشگاهی و حرفهای ما مورد توجه نیست و به همین دلیل همواره بین نیاز مشتری و دانش فنی تولیدکنندگان نرمافزار فاصله زیادی است و این عدم درک مشترک از مسایل، سبب افزایش زمان و هزینه پروژهها و نارضایتی مشتری شده است. این در حالی است که در این حوزه هم استانداردها و هم انجمنهای حرفهای قوی در سطح بینالمللی و داخل کشور موجود و فعال میباشند.
۳- در حوزه کسب و کارهای بخش خصوصی و به ویژه در بنگاههای کوچک و متوسط ما متاسفانه درک خوبی از کاربردها و قابلیتهای فناوری اطلاعات وجود ندارد و این صنعت به عنوان یک ابزار لوکس نگریسته میشود. فعالان صنعت فناوری اطلاعات هم نتوانستهاند راهکارهای مبتنی بر کاهش هزینه یا افزایش سود مناسب به ویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط، که بیش از ۹۰ درصد بنگاههای ما را تشکیل میدهند، ارایه دهند. به نظر میرسد در این حوزه و بسیاری حوزههای دیگر نیاز به تعامل بینالمللی و الگوبرداری از نمونههای موفق و بومیسازی آنها میباشیم.
۴- در بخش دولتی، به عنوان یکی از بزرگترین مشتریان صنعت فناوری اطلاعات، رویکرد نامناسبی حاکم است و بسیاری سازمانهای دولتی، چون بخش فناوری اطلاعات دارند، افتخار خود را در این میدانند که نیازهای خود را در این حوزه خودشان مرتفع نمایند و کار به بیرون نسپارند و این در حالی است که باید بخش دولتی جهت تقویت و نهادینهسازی فناوری اطلاعات، کار را به بخش خصوصی برونسپاری کند و از توان بخش فناوری اطلاعات خود در جهت فعالیتهای حاکمیتی و نظارتی استفاده نماید.
۵- در پایان من هم مثل آقای چارهخواه عزیز معتقدم که اگر روی راهکارها و رویکردهای غلبه بر این مشکلات هم بحث نماییم، بسیار مغتنم خواهد بود.
موفق باشید
ابطحی