چرا امروزه دیگر کارآفرینی و نوآوری، شبیه قمارکردن نیست!

۲۵ آبان ۱۳۹۸  ·   زمان مطالعه 4 دقیقه


در سخنرانی های انگیزشی به مخاطبان گفته می شود باید ریسک کنید تا موفق شوید. ریسک کردن اگرچه برای بسیاری از ما کاری آسانی نیست اما انگار برای رشد کردن،‌ راهی به جز ریسک کردن داشته هایمان برای بدست آوردن چیزهای بزرگتر نیست. موضوع ریسک به صورت علمی در مباحث مدیریت پروژه مورد کنکاش قرار می گیرد و برای کنترل و کاهش آن به یک مقدار قابل قبول راه حل ها و روش های گوناگونی وجود دارد.

اما در کارآفرینی و راه اندازی یک کسب و کار نوآورانه موضوع ریسک کردن بسیار بیشتر مورد توجه است به ویژه زمانی که نوآوری در محصولات یا بازارها، در هاله ابهام قرار دارد و نمی توان آینده ی هزینه هایی که می کنیم و فعالیت هایی که امروز انجام میدهیم را به صورت شفاف ببینیم.

اما همیشه این سوال مطرح بوده است که چقدر باید ریسک کرد؟ آیا مثلا باید تمام دارایی خود را برای راه اندازی یک کسب و کار خرج کرد؟ خانه خود را فروخت؟ زیر بار قرض و وام های بانکی سنگین رفت؟ و اگر پاسخ سوال بالا بله است در چه زمانی باید این ریسک را قبول کرد؟ قبل از راه اندازی کار؟ ابتدای آن؟ بعد از راه اندازی؟ زمان توسعه؟

به دلیل کاهش هزینه های راه اندازی یک کسب و کار، امروز آنقدر دست زیاد شده است و در اغلب بازارها آنقدر رقابت شدید است که اگر یک کسب و کار، یکی دو گام اشتباه بردارد با فاصله زیادی از بقیه عقب می افتد. این رقابت، نگرانی بزرگی را از انجام کارهای پرریسک ایجاد می کند. چرا که اگر نتیجه آن ریسک درست از آب در نیاید، همه چیز ممکن است از دست برود.

واقعیت این است که انجام هیچ کاری بدون ریسک نیست. اما می توان تلاش کرد ریسک آن را کاهش داد. این اشتباه نادرست در میان مردم به ویژه استارتاپ ها مصطلح شده که باید برای رسیدن به موفقیت، بی گدار به آب زد. ریسک کرد، آن هم ریسک های بزرگ. اما نکته مهم این است که کارآفرینی، قمار نیست! اتفاقا امروزه، به دلیل رقابت شدید در بازارها، کار یک کارآفرین باید کنترل ریسک باشد نه افزایش آن.

به همین دلیل است که در دنیا راه ها و روش هایی که برای انجام نوآوری و کارآفرینی آموزش داده می شوند بر اساس روش علمی (Scientific Method) طراحی شده اند.

روش علمی یک روش تجربی برای کسب دانش است که حداقل از قرن هفدهم مسیر توسعه علم را تعیین کرده است. این روش شامل نظارت دقیق است با در نظر گرفتن شک و تردید جدی در مورد آنچه مشاهده می شود است چراکه فرضیه های شناختی در مورد چگونگی کار جهان، بر تفسیر افراد از یک مفهوم تاثیر می گذارد. این روش شامل تهیه فرضیه ها، از طریق استنتاج بر اساس چنین مشاهداتی است؛ آزمایش تجربی و اندازه گیری نتایج بدست آمده از فرضیه ها؛ و اصلاح (یا حذف) فرضیه ها بر اساس یافته های تجربی.

مشاهده، آزمایش، تحلیل، تکرار

روش علمی

در آموزش کارآفرینی مدرن، مباحثی مانند توسعه مشتری (Customer Development) و یا لین استارتاپ (Lean Startup)، بر پایه روش عملی، شامل آزمایش و خطا و بهبود مداوم می باشند.

روش علمی،‌ کمک می کند تا ریسک را بتوان تا اندازه زیادی مدیریت کرد و جایی که لازم است ریسک های حساب شده انجام داد.

نکته مهم برای موفقیت روش علمی، انجام آزمایش های پیاپی برای بدست آوردن داده (گرفتن فیدبک) است. به ویژه داده هایی که جوانب بیشتر و تصویر بزرگتری از مسائل را در بر بگیرد. سپس تحلیل بدون تعصب این داده ها برای گرفتن تصمیم های مفید و اثرگذار.

اما همه ی این موارد زمانی به نتیجه می رسد که ما به یک اعتقاد درونی و اساسی در زندگی شخصی و کاری خود برسیم: اینکه چیزهایی وجود دارند که ما نمی دانیم. و همچنین اینکه نمی دانیم چه چیزهایی را نمی دانیم.

این باور، درب های مهمی را بر روی رشد و یادگیری ما باز می کند. بر این اساس، ریسک هایی که انجام می شود برای کشف حقیقت از طریق بررسی ناشناخته ها و بدست آوردن اطلاعات بیشتر و دقیقتر و قابل اثبات است. در این شرایط، کارآفرینی و نوآوری از یک قمار بدون حد و اندازه تبدیل می شود به یک مجموعه از ریسک های قابل مدیریت.

 

شما هم نظرتان را بیان کنید:

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. موارد الزامی با * نشانگذاری شده اند.

*

*