دنیای استارتاپ و نوآوری و کارآفرینی پر است از اصلاحات و کلمات جدید. در خوشفکری یک واژه نامه و دیکشنری استارتاپی ایجاد کرده ایم و در آن تمام کلمات و مفاهیم این حوزه را به صورت خلاصه و ساده توضیح می دهیم.
لیست واژههای دنیای نوآوری و کارآفرینی به همراه معنی و توضیح آسان آنها:
(به ترتیب حروف الفبا)
- Buyout
خرید سهام یک شرکت است که در آن خریدار کنترل شرکت مورد نظر را بدست می آورد.
- CAC
هزینه کسب مشتری – Customer acquisition cost
جمغ مبالغی که برای بازاریابی و فروش به منظور دستیابی به یک کاربر جدید هزینه می شود را گویند.
- CRM
Customer Relationship Management – مدیریت ارتباط با مشتریان
اصول، شیوه ها و دستورالعمل هایی که یک سازمان هنگام تعامل با مشتریان خود از آنها پیروی می کند.
- IPO
Initial Public Offering – عرضه اولیه عمومی
اولین باری که سهام یک شرکت خصوصی به عموم در بورس عرضه می شود. IPO اغلب توسط شرکتهای کوچکتر و جوان تر که به دنبال جذب سرمایه برای توسعه هستند انجام می شود.
- Iteration
تکرار (توسعه چابک) – (agile development)
تکرارها، بازه های زمانی کوتاه برای ارائه مجموعه ای از ویژگی ها هستند. هر تکرار به طور کلی شامل فعالیت هایی از قبیل تحلیل، طراحی ، توسعه و آزمایش است.
- Liquidation
انحلال
به زمانی گفته م شود که معمولاً یک استارتاپ ورشکسته می شود و نمی تواند تعهدات و پرداخت های خود را در زمان مقرر انجام دهد. انحلال شرکت با فروش کلیه دارایی های یک استارتاپ ناموفق همراه خواهد شد.
- MVP
کمینه محصول قابل پذیرش – Minimum Viable Product
نمونه اولیه ارزان قیمت از ایده/راه حل، که می توان به کمک آن میزان جذابیت یک ایده/راه حل را اندازه گیری کرد.
- Pitchfest
Pitchfest – Pitch Day
رویدادی که در آن شرکت کنندگان ایده ها یا کسب و کار خود را به مخاطبان و سرمایه گذاران ارائه می کنند.
- SaaS
نرم افراز به عنوان خدمت – Software as a Service
نوعی مدل ارائه نرم افزار است، به طوری که نرم افزار و اطلاعات مربوط به آن به طور کامل و یکپارچه روی ابر (Cloud) مستقر شده اند. دسترسی کاربران به نرم افزار با کمک یک مرورگر وب امکان پذیر خواهد بود.
- اثبات مفهوم
Proof of Concept – PoC
یک چرخه کامل است که اثبات می کند ایده شما را برای حداقل یک مشتری کار کند. استارتاپ ها اگر می بخواهند از شرکت های سرمایه گذار سرمایه جذب کنند باید اثبات مفهوم داشته باشند. - ارزش پیشنهادی
Value Proposition – گزاره ارزش – ارزش تقدیمی
ارزشی که یک محصول یا خدمت یک کسب و کار برای مشتریان ایجاد می کند. دلیلی که بیان می کند چرا مشتریان باید آن محصول یا خدمت را خریداری کنند. این بیانیه، یک مشتری بالقوه را متقاعد می کند که یک محصول یا خدمات خاص، ارزش بیشتری را ایجاد می کند یا یک مسئله را بهتر از سایر راه حل های مشابه حل کند.
- ارزش طول عمر مشتری
Customer Lifetime Value – CLV
نشان دهنده کل سود خالص یک شرکت از خریدکردن های هر مشتری است. CLV یک پیش بینی برای ارزیابی ارزش پولی مشتری برای یک کسب و کار پس از مشخص شدن ارزش ارتباط با مشتری در طول زمان است.
- استارتاپ
Startup – کسب و کارنوآورانه نوپا – نوآفرین
استارتاپ یک تیم از افراد با اهداف و جشم انداز مشترک است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است.
- اسکیل آپ
مقیاس پذیر – Scaleup
به استارتاپ های که در مرحله رشد نمایی هستند و معمولاً سرمایه گذاری روی آن ها انجام شده و به بازارهای بزرگ ورود کرده اند، اسکیلاپ گفته می شود. اسکیل آب در واقع کسبوکاری که بدون از دست دادن عمکرد یا درآمدش، توانسته است یک حجم بزرگتری از عملیات را انجام دهد.
- انکوباتور
Incubator – مرکز رشد
سازمانی است که به توسعه شرکت در مراحل اولیه، معمولاً در ازای دریافت سهام در شرکت کمک می کند. شرکت های موجود در انکوباتور از مواردی مانند کمک به تیم سازی، فراهم کردن فضای اداری و … به مدت طولانی تر اغلب ۶-۱۸ ماه بهره مند می شوند.
- اینترنت چیزها
Internet of Things – IoT – Internet of Objects
اینترنت چیزها که گاهی اینترنت اشیاء نیز برای آن به کار میرود اشاره دارد به بسیاری از چیزها شامل اشیا و وسایل محیط پیرامونمان که به شبکه اینترنت متصل شده و توسط اپلیکیشنهای موجود در تلفنهای هوشمند قابل کنترل و مدیریت هستند. اینترنت چیزها به زبان ساده، ارتباط سنسورها و دستگاهها با شبکهای است که از طریق آن میتوانند با یکدیگر و با کاربرانشان تعامل کنند. این مفهوم میتواند به سادگی ارتباط یک گوشی هوشمند با تلویزیون باشد یا به پیچیدگی نظارت بر زیرساختهای شهری و ترافیک.
- بازده سرمایه گذاری
Return On Investment – ROI
نسبت پول به دست آمده در سرمایه گذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد. بازگشت سرمایه (ROI) معمولاً به صورت درصد بیان می شود. - باند پرواز
Runway
میزان زمانی که طول می کشد تا یک استارتاپ سرمایه های در دستش را خرج کند و پس از آن دیگر سرمایه ای برایش نمی ماند و به احتمال زیاد باید کسب و کارش را تعطیل کند.
- بخش بندی مشتریان
Customer Segmentation
تقسیم بندی مشتریان احتمالی به گروه ها یا بخش هایی که نیازهای مشترکی دارند و به طور مشابه در برابر یک روش بازاریابی عکس العمل نشان می دهند.
- بوت استرپ
Bootstrap
وقتی یک استارتاپ یا شرکت توسط منابع شخصی کارآفرین یا درآمد شخصی شرکت تأمین مالی می شود، می گویند بوت استرپ کرده است. - پذیرندگان آغازین
Early Adopters
به گروهی از افرادی می گویند که دنبال محصولات و راه حل های جدید برای حل مشکلاتشان می گردند، همیشه می خواهند اولین باشند و در امتحان کردن محصولات تازه معرفی شده به بازار تردید نمی کنند. بنابراین استارتاپ ها باید این افراد را مورد توجه قرار دهند. هر استارتاپی برای گرفتن کشش مجبور به عبور از شکاف بین پذیرندگان اولیه و دیگر مشتریان است.
- تامین مالی جمعی
Crowdfunding
جمع کردن مقادیر اندک سرمایه از تعداد زیادی از افراد با هدف تأمین مالی یک پروژه یا کسب و کار.
- تحول آفرین
Disruptive – بر هم زننده – تحول آفرین
به نوآوری یا فناوری گفته می شود که بازار موجود را با انجام کارهایی مانند: به چالش کشیدن قیمت ها، از رده خارج کردن یک فناوری قدیمی یا تغییر مخاطبان، مختل کند.
- جمع سپاری
جمعسپاری – انبوهسپاری – Crowdsourcing
ترکیبی از دو کلمه جمعیت و برونسپاری به معنای برونسپاری به انبوه مردم است. جمعسپاری نوعی برونسپاری است ولی نه به شرکتها یا سازمانهای خاص بلکه به گروه فراوانی از افراد ناشناخته. ناشناخته به این معنا که یک شرکت نمیتواند جمعیت خویش را بسازد. این جمعیت هم شامل افراد کارآمد میشود و هم بیتجربه
- چرخش
Pivot پیوت
تغییر سریع مسیر یک استارتاپ از لحاظ استراتژی کسب و کاری اما بدون تغییر در اهداف اصلی.
- دارایی فکری
Intellectual Property
کلیه منابع اطلاعاتی که شرکت در اختیار دارد و می تواند برای سودآوری، به دست آوردن مشتری جدید، ایجاد محصولات جدید یا بهبود تجارت مورد استفاده قرار دهد را گویند.
- دارایی فیزیکی
Physical Assets
کالایی با ارزش اقتصادی، تجاری یا مبادله ای که وجود ملموس یا مادی دارد. در اکثر کسب و کارها، دارایی فیزیکی معمولاً به پول نقد، تجهیزات، موجودی انبار و املاک متعلق به کسب و کار گفته می شود.
- دم دراز
Longtail
عبارتی که توسط کریس اندرسون در سال ۲۰۰۴ ابداع شد. این یعنی این که محصولاتی که تقاضای کم یا فروش کم دارند می توانند در مجموع سهمی از بازار را به خود اختصاص دهند یا حتی میزان فروششان در جمع از پرفروش های فعلی فراتر رود، البته در صورتی که کانال توزیعشان به اندازه کافی بزرگ است. - دوره Vesting
این دوره زمانی است که هر کسی که سهام یک شرکت را دارد، مجبور است منتظر بماند تا تمامی تکالیف و وظایف خود را انجام دهد سپس سهامش به صورت کامل به او منتقل می شود.
- دورهمی
Meetup
جلسه ای معمولی و غیررسمی میان افرادی که علاقه مشترک به یک موضوع خاص دارند و از طریق شبکه های اجتماعی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند. - سرمایه بذری
Seed Investment
تأمین مالی اولیه برای استارتاپ ها را گویند. معمولاً اولین دور رسمی سرمایه گذاری یک استارتاپ است.
- سرمایه گذار خطرپذیر
Venture Capital – VC – سرمایه گذار جسور
شرکت ها یا موسسات سرمایه گذاری هستند که سرمایه نقدی را به همراه برخی کمکهای مدیریتی، در اختیار استارتاپ هایی با سرعت رشد زیاد و دارای آتیه اقتصادی قرار میگیرد
- سرمایه گذار فرشته
Angel Investor یا Business Angel
فردی که مقدار کمی سرمایه گذاری را در مراحل اولیه استارتاپ در ازای دریافت سهام به ارائه می کند. این فرد معمولا به دلایل گوناگونی از قبیل علاقه شخصی به موضوع، دلایل اجتماعی و یا به دلیل منفعت اقتصادی سرمایه گذاری می کنند.
- سرمایه گذاری مشترک
Co-Invest
اسرمایه گذاری های کوچک توسط دیگران، اضافه بر سرمایه گذاری توسط سرمایه گذار اصلی که بر روی یک استارتاپ در حال فعالیت انجام می شود. - شتابدهنده
شتابدهنده یا ACCELERATOR
در یک شتابدهنده، سرمایه گذاری پیش-بذری / بذری در ازای دریافت سهام و معمولاً روی استارتاپ ها انجام می شود. استارتاپ ها در دوره های آموزشی پذیرفته شده و به صورت گروهی کار می کنند. به طور کلی به استارتاپ ها در شتابدهنده یک مهلت زمانی مشخص برای مثال از ۱ ماه تا ۶ ماه برای به پایان رسانیدن آموزش های فشرده و تولید نسخه اولیه ای از محصول مبتنی بر ایده خود داده می شود. در پایان دوره، استارتاپ ها نسخه اولیه محصول خود را با هدف جذب سرمایه های بعدی به سرمایه گذاران ارائه می کنند.
- فضای کار مشترک
Coworking space – فضای کار اشتراکی
به فضاهای فیزیکی و امکانات به اشتراک گذاشته شده بین کسب و کارها و یا افراد گفته می شود. هزینه استفاده از فضاهای کاری مشترک برای شرکت های نوپا یا فریلنسرها (آزادکارها) به مراتب از هزینه اجاره دفتر و ساختمان اختصاصی کمتر است و زمانبندی کاری منعطف دارند.
- کانال های توزیع
زنجیره ای از کسب و کارها یا واسطه ها که از طریق آنها یک کالای یا خدمت عبور می کند تا به مصرف کننده نهایی برسد. شامل عمده فروشان، خرده فروشان، توزیع کنندگان و حتی خود اینترنت می باشد.
- کسب و کار کوچک
Small Business
شرکتی که به طور مستقل مالکیت و اداره می شود، برای سودآوری ایجاد شده است و از نظر تعداد نیرو، میزان فروش و حجم بازار قابل دسترس کوچک است.
- کشش
Traction
یعنی دستیابی به فروش در بازار هدف. وقتی یک استارتاپ به کشش برسد همه درها به رویش باز می شود. کشش شواهد محکمی است که نشان می دهد یک استارتاپ بازار محصول مناسب را یافته است، راه حلش مشکلات واقعی و نقاط درد مشتریان را حل می کند.
- لین استارتاپ
Lean Startup – استارتاپ ناب
روشی قابل آموزش و یادگیری برای رسیدن به موفقیت در تأسیس یک شرکت جدید یا معرفی یک محصول جدید توسط یک شرکت موجود. روش استارتاپ ناب روی تولید محصولاتی تمرکز دارد که مصرف کنندگان قبلاً تمایل به آن را نشان داده اند و قبل از ارائه محصول، بازار وجود داشته باشد.
- مدل کسب و کار
Business Model – الگوی کسب و کار
مدل کسب و کار، روش و الگویی است که از طریق آن یک کسبوکار، از عملکردش درآمد کسب می کند و سود می برد.
- معیارهای پوچ
Vanity Metrics
این چیزی نیست جز آماری که غالباً برای نشان دادن رشد یک استارتاپ استفاده می شود ولی معنی خاصی ندارد و بی ربط است. مانند تعداد دیده شدن یک استارتاپ در شبکه های اجتماعی
- نرخ ریزش
Churn Rate – Attrition Rate
درصد مشترکین خدماتی است که اشتراک خود را در آن سرویس در مدت زمان معینی قطع می کنند. برای اینکه یک شرکت بتواند مشتری خود را گسترش دهد، نرخ رشد آن که بر اساس تعداد مشتریان جدید اندازه گیری می شود، باید از نرخ ریزش مشتریان بیشتر باشد.
- نرخ سوزاندن
Burn Rate
نرخ سوزاندن به میزان مخارجی است که یک شرکت جدید از سرمایه خود برای تأمین هزینه های عملیاتی و ساخت محصول و خدمت، پیش از رسیدن به جریان نقدی مثبت انجام می دهد. این یک معیار برای محاسبه کردن جریان نقدی منفی بکار برده می شود.
- هزینه جذب مشتری
Customer Acquisition Cost – CAC
بودجه هایی که به منظور معرفی محصولات و خدمات شرکت به مشتریان جدید به امید خریداری توسط آن ها هزینه می شود. هزینه جذب مشتری با تقسیم کل هزینه های جذب بر تعداد مشتریان جذب شده در طی یک دوره زمانی مشخص محاسبه می شود.
- هزینه حفظ مشتری
Customer Retention Cost – هزینه نگه داری مشتری
هزینه ای یک کسب و کار برای حفظ طولانی مدت رابطه اش با مشتری.
- هک رشد
Growth Hacking
هک رشد یک فرآیند شامل زمایشهای داده محور است. راهی است برای برای انتشار وسیع ایده ها و محصولات است بدون هزینه های بازاریابی و تبلیغاتی زیاد.
- هکتان
هاکاتون – Hackathon
رویدادی که به طور معمول چندین روز به طول انجامد و در آن تعداد زیادی از افراد برای شرکت در یک مسابقه برنامه نویسی رایانه ای شرکت می کنند.
- وام پل
Bridge Loan
ک وام کوتاه مدت است تا بتواند شکاف زمانی تا تأمین مالی اصلی را پر کند. - یونیکورن
Unicorn – تک شاخ -?
این اصطلاح برای توصیف شرکتی که حداقل یک میلیارد دلار ارزش دارد و هنوز هم به صورت خصوصی اداره می شود، استفاده می شود.